تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 9 -صفحه : 440/ 146
نمايش فراداده

بوده، و شعراى پيش از اسلام نيز از قوم هود سخن گفته‏اند، حتى در عصر جاهليت بناهاى بلند و محكم را به" عاد" نسبت مى‏دادند و بر آن كلمه" عادى" اطلاق مى كردند.

بعضى از مورخان معتقدند" عاد" بر دو قبيله اطلاق مى‏شود، قبيله‏اى از انسانهاى قبل از تاريخ بوده‏اند كه در جزيره عربستان زندگى مى‏كرده‏اند، سپس از ميان رفتند و آثارشان نيز از ميان رفت، و تاريخ بشر از زندگى آنان جز افسانه‏هايى كه قابل اطمينان نيست حفظ نكرده است، و تعبير قرآن عاد الاولى (سوره نجم آيه 50) را اشاره به همين گرفته‏اند.

اما در دوران تاريخ بشر و احتمالا در حدود 700 سال قبل از ميلا مسيح يا قديم‏تر، قوم ديگرى به نام عاد وجود داشتند كه در سر زمين" احقاف" يا" يمن" زندگى مى‏كردند.

آنها داراى قامتهايى طويل و اندامى قوى و پرقدرت بودند، و به همين دليل جنگ آورانى زبده محسوب مى‏شدند.

به علاوه از نظر تمدن تا حدود زيادى پيشرفته بودند، شهرهاى آباد، زمينهاى خرم و سرسبز، باغهاى پرطراوت داشتند، آن چنان كه قرآن در توصيف آنها مى‏گويد الَّتِي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُها فِي الْبِلادِ:" نظير آن در بلاد جهان خلق نشده بود" (فجر آيه 8) به همين جهت بعضى از مستشرقين گفته‏اند كه قوم عاد در حدود برهوت (يكى از نواحى حضرموت يمن) زندگى مى‏كردند و بر اثر آتشفشانهاى اطراف بسيارى از آنها از ميان رفتند و بقايايشان متفرق شدند.

به هر حال اين قوم مدتى در ناز و نعمت به سر مى‏بردند، ولى آن چنان كه شيوه بيشتر متنعمان است مست غرور و غفلت شدند و از قدرتشان براى ظلم و ستم و استعمار و استثمار ديگران سوء استفاده كردند و مستكبران و جباران عنيد را