تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 9 -صفحه : 440/ 229
نمايش فراداده

نيفزودند" (وَ ما زادُوهُمْ غَيْرَ تَتْبِيبٍ) «1».

آرى" اين چنين بود مجازات پروردگار تو نسبت به شهرها و آباديهايى كه ستم مى‏كردند هنگامى كه آنها را تسليم هلاكت كرد" (وَ كَذلِكَ أَخْذُ رَبِّكَ إِذا أَخَذَ الْقُرى‏ وَ هِيَ ظالِمَةٌ).

" مسلما مجازات پروردگار دردناك و شديد است" (إِنَّ أَخْذَهُ أَلِيمٌ شَدِيدٌ).

اين يك قانون عمومى الهى است، يك نسبت و برنامه هميشگى است كه هر قوم و ملتى دست به ظلم و ستم بيالايند و پا را از مرز فرمانهاى الهى فراتر نهند و به رهبرى و راهنمايى و اندرزهاى پيامبران خدا اعتنا ننمايند خداوند آنها را سرانجام سخت مى‏گيرد و در پنجه عذاب مى‏فشارد.

اين واقعيت كه برنامه فوق يك برنامه عمومى و يك سنت هميشگى است از ساير آيات قرآن نيز به خوبى استفاده مى‏شود و در واقع هشدارى است به تمام مردم جهان كه گمان مبريد شما از اين قانون مستثنى هستيد يا اين حكم مخصوص اقوام پيشين بوده است.

البته ظلم به معنى وسيع كلمه شامل همه گناهان مى‏شود و توصيف" قريه" و شهر و آبادى به ظالم بودن (هِيَ ظالِمَةٌ) با اينكه اين صفت مربوط به ساكنان شهر و آبادى است گويا اشاره به اين نكته لطيف است كه آنها آن قدر در ظلم و بيدادگرى فرو رفتند كه گويى شهر و آبادى يك پارچه ظلم و ستم شده بود.

و اين تعبير نزديك به تعبيرى است كه در فارسى داريم كه مى‏گوئيم ظلم و فساد از در و ديوار فلان شهر مى‏بارد.

(1)" تتبيب" از ماده" تب" به معنى استمرار در زيان است و به معنى هلاكت و نابودى نيز آمده است.