تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 9 -صفحه : 440/ 241
نمايش فراداده

در زبان عربى نيز" يخلد فى السجن" كه از ماده خلود است در اين گونه موارد به كار مى‏رود.

2- بعضى ديگر مى‏گويند: اينگونه گردنكشان طاغى و ياغى كه گناه سراسر وجود آنها را فرا گرفته است وجودشان به رنگ كفر و گناه در آمده اگر چه هميشه در دوزخ خواهند بود، ولى دوزخ هميشه به يك حال باقى نمى‏ماند، روزى فرا ميرسد كه آتش آن، مانند هر آتش ديگر، بالآخره خاموش مى‏گردد! و آرامش خاصى دوزخيان را فرا مى‏گيرد!.

3- بعضى ديگر احتمال داده‏اند كه با گذشت زمان و پس از كشيدن مجازاتهاى فراوان، سرانجام يك نوع سازش با محيط در دوزخيان به وجود مى‏آيد و آنها به رنگ محيط خود در مى‏آيند يعنى كم كم به آن خو مى‏گيرند و عادت مى‏كنند! و در اين حال هيچگونه احساس ناراحتى و عذاب ندارند!.

البته همان گونه كه گفتيم همه اين توجيهات به خاطر عجز و ناتوانى در برابر حل مشكل خلود و جاودانى بودن عذاب است و گر نه ظهور آيات خلود در جاودانى بودن عذاب يك دسته خاص قابل انكار نيست.

حل نهايى ايراد

براى حل اين مشكل بايد به بحثهاى سابق باز گرديم و اشتباهى را كه در مقايسه مجازاتهاى رستاخيز با مجازاتهاى ديگر روى مى‏دهد اصلاح كنيم، تا معلوم شود كه مساله خلود هرگز با اصل عدالت پروردگار مخالف نيست.

براى توضيح اين بحث بايد به سه اصل توجه كرد:

1- مجازات ابدى و جاويدان، همانطور كه قبلا هم اشاره شد، منحصر به كسانى است كه تمام روزنه‏هاى نجات را به روى خود بسته‏اند و عالما عامدا غرق در فساد و تباهى و كفر و نفاق گشته‏اند، سايه شوم گناه تمام قلب و جان آنها را پوشانيده، و در حقيقت به رنگ گناه و كفر در آمده‏اند همانگونه كه در سوره‏