اسلام بر تمام اين پندارهاى خرافى قلم سرخ كشيده و سعادت و شقاوت انسان را در فعاليتهاى مثبت و منفى و نقاط قوت و ضعف اخلاقى و برنامههاى عملى و طرز تفكر و عقيده هر كس مىداند كه نمونههايى از آن در چهار حديث فوق بروشنى بيان شده است.
فَلا تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِمَّا يَعْبُدُ هؤُلاءِ ما يَعْبُدُونَ إِلاَّ كَما يَعْبُدُ آباؤُهُمْ مِنْ قَبْلُ وَ إِنَّا لَمُوَفُّوهُمْ نَصِيبَهُمْ غَيْرَ مَنْقُوصٍ (109) وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ فَاخْتُلِفَ فِيهِ وَ لَوْ لا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَ إِنَّهُمْ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ (110) وَ إِنَّ كُلاًّ لَمَّا لَيُوَفِّيَنَّهُمْ رَبُّكَ أَعْمالَهُمْ إِنَّهُ بِما يَعْمَلُونَ خَبِيرٌ (111) فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَكَ وَ لا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ (112)
109- شك و ترديدى در معبودهايى كه آنها مىپرستند بخود راه مده، آنها همان گونه اين معبودها را پرستش مىكنند كه پدرانشان قبلا مىپرستيدند، و ما نصيب آنها را بى كم و كاست خواهيم داد.
110- ما كتاب آسمانى به موسى داديم سپس در آن اختلاف كردند، و اگر فرمان قبلى خدا (در زمينه آزمايش و اتمام حجت بر آنها) نبود در ميان آنها داورى مىشد، و آنها (هنوز) در شكاند شكى آميخته با سوء ظن و بدبينى.
111- و پروردگار تو اعمال هر يك را بىكم و كاست به آنها خواهد داد، او به آنچه عمل مىكنند آگاه است.
112- بنا بر اين همانگونه كه فرمان يافتهاى استقامت كن همچنين كسانى كه با تو به سوى خدا آمدهاند و طغيان نكنيد كه خداوند آنچه را انجام مىدهيد مىبيند.