مرفه جامعهها به وجود مىآيد، چرا كه مستى شهوت آنها را از پرداختن به ارزشهاى اصيل انسانى و درك واقعيتهاى اجتماعى باز مىدارد و غرق عصيان و گناه مىسازد.
وَ لَوْ شاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً واحِدَةً وَ لا يَزالُونَ مُخْتَلِفِينَ (118) إِلاَّ مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ وَ لِذلِكَ خَلَقَهُمْ وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ (119)
118- و اگر پروردگارت مىخواست همه مردم را امت واحده (بدون هيچگونه اختلاف) قرار مىداد، ولى آنها همواره مختلفند.
119- مگر آنچه پروردگارت رحم كند و براى همين (پذيرش رحمت و در سايه آن تكامل) آنها را آفريد و فرمان پروردگارت قطعى است كه جهنم را از (سركشان و طاغيان) جن و انس پر خواهم كرد.
در نخستين آيه مورد بحث به يكى از سنن آفرينش كه در واقع زير بناى ساير مسائل مربوط به انسان است اشاره شده و آن مساله اختلاف و تفاوت در ساختمان روح و جسم و فكر و ذوق و عشق انسانها، و مساله آزادى اراده و اختيار است.
مىفرمايد:" اگر خدا مىخواست، همه مردم را امت واحده قرار مىداد ولى خداوند چنين كارى را نكرده و همواره انسانها با هم اختلاف دارند" (وَ لَوْ شاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً واحِدَةً وَ لا يَزالُونَ مُخْتَلِفِينَ).
تا كسى تصور نكند تاكيد و اصرار پروردگار در اطاعت فرمانش دليل