تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 20 -صفحه : 507/ 178
نمايش فراداده

اين جمله تاكيد مجددى است بر اينكه سرچشمه اصلى بدبختيهاى آنها همان كبر و غرور بوده است، همان كبرى كه ام الفساد و حجاب در برابر ديدگان حق بين انسان و عامل مقاومت در برابر انبياء و اصرار در مسير باطل است.

در اين آيه باز به" ابواب جهنم" (درهاى دوزخ) برخورد مى‏كنيم.

آيا داخل شدن از درهاى دوزخ به اين معنى است كه هر گروهى از درى وارد مى‏شوند؟ يا يك گروه از درهاى متعدد مى‏گذرند؟ به اين معنى كه دوزخ همانند بعضى از زندانهاى وحشتناك و تو بر تو از بندها يا طبقات گوناگون تشكيل شده، گروهى از گمراهان سرسخت بايد از همه اين طبقات بگذرند، و در" درك اسفل" و" قعر جهنم" جاى گيرند! شاهد اين سخن حديثى است كه از امير مؤمنان على (ع) در تفسير آيه لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ لِكُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ (حجر- 44) نقل شده كه فرمود:

ان جهنم لها سبعة ابواب، اطباق بعضها فوق بعض، و وضع احدى يديه على الأخرى، فقال هكذا!:

" جهنم هفت در دارد، هفت طبقه بعضى بالاى بعضى قرار گرفته، سپس يكى از دستهاى خود را روى ديگرى قرار داد و فرمود اينچنين"! «1».

در اينجا تفسير ديگرى نيز وجود دارد كه خلاصه‏اش اين است: درهاى جهنم- همانند درهاى بهشت- اشاره به عوامل گوناگونى است كه انسان را به جهنم يا بهشت مى‏كشاند، هر نوع از گناهان، و هر نوع از اعمال خير، درى محسوب مى‏شود، در روايات اسلامى نيز به آن اشاره شده است، مطابق اين تفسير عدد 7 براى" تكثير" است نه" تعداد" و اينكه گفته مى‏شود بهشت داراى هشت در است اشاره به افزون بودن عوامل رحمت از عوامل عذاب و غضب است (دقت‏

(1)" مجمع البيان" جلد 5 و 6 صفحه 338 (ذيل آيه 44 سوره حجر) در اين زمينه روايات ديگرى نيز نقل شده كه مرحوم علامه مجلسى در جلد 8 بحار الانوار صفحه 289 و 301 و 285 آورده است.