تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 20 -صفحه : 507/ 210
نمايش فراداده

بارز اين كتاب آسمانى كه در لابلاى تمام آياتش همچون عطر در ذرات برگ گل قرار گرفته همان" رحمت" است، رحمت براى كسانى كه راه آن را بپويند و از تعليماتش الهام گيرند.

بعد از بيان اجمالى فوق در باره قرآن به بيان تفصيلى پرداخته، و اوصاف پنجگانه‏اى براى اين كتاب آسمانى بيان مى‏كند، اوصافى كه ترسيم روشن و گويايى از چهره اصلى قرآن در بردارد.

نخست مى‏گويد:" اين كتابى است كه آياتش مبين، و هر مطلبى را در جاى خود بيان كرده، و شرح و تفصيل تمام نيازمنديهاى انسان را در تمام زمينه‏ها ذكر نموده است" (كِتابٌ فُصِّلَتْ آياتُهُ) «1».

" كتابى است فصيح و گويا" (قُرْآناً عَرَبِيًّا).

" براى جمعيتى كه آگاهند و جوياى حقيقتند" (لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ).

" قرآنى كه بشير و نذير است، و اميد بخش و بيم آفرين، نيكان را بشارت مى‏دهد و مجرمان را تهديد مى‏كند" (بَشِيراً وَ نَذِيراً).

" اما اكثر آنها روى‏گردان شدند لذا چيزى نمى‏شنوند" (فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لا يَسْمَعُونَ) «2».

به اين ترتيب نخستين امتياز اين كتاب بزرگ آسمانى اين است كه مسائل مختلف مورد نياز بشر در آن تبيين و تشريع شده است به گونه‏اى كه هر كس در هر سطحى از فكر و انديشه باشد و در هر مرحله‏اى از نياز روحى به مقدار فكر

(1)" كتاب" خبر بعد از خبر است، به اين ترتيب كه" تنزيل" خبر مبتداى محذوفى است، و" كتاب" خبر بعد از آن.

(2)" لقوم يعلمون" ممكن است متعلق به" فصلت" باشد يا متعلق به" تنزيل".