تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 20 -صفحه : 507/ 267
نمايش فراداده

نه تنها آيات الهى را انكار مى‏كردند، بلكه ديگران را نيز از شنيدن آن باز مى‏داشتند.

" يجحدون" از ماده" جحد" (بر وزن عهد) به طورى كه راغب در مفردات مى‏گويد در اصل به معنى نفى چيزى است كه در دل اثبات آن است، يا اثبات چيزى كه در قلب نفى آن است، و به تعبير ديگر انكار كردن واقعيات با علم به آنها است و اين بدترين نوع كفر است (شرح بيشتر پيرامون اين موضوع را در جلد 15 صفحه 412 ذيل آيه 14 نمل مطالعه كنيد).

از آنجا كه انسان وقتى به بلائى مبتلا مى‏شود مخصوصا اگر بلاى سخت و سنگينى باشد به فكر مسبب اصلى مى‏افتد، تا او را پيدا كند و انتقام خود را از او بگيرد، گاه مى‏خواهد اگر دستش برسد عامل اصلى را قطعه قطعه كند، لذا در آخرين آيه مورد بحث به چنين حالتى كه براى كفار در دوزخ پيدا مى‏شود اشاره كرده مى‏فرمايد:" كافران مى‏گويند: پروردگارا! آنهايى را كه از جن و انس ما را گمراه كردند به ما نشان ده تا آنها را زير پاى خود بگذاريم، لگدمالشان كنيم! تا از پست‏ترين مردم باشند"! (وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا رَبَّنا أَرِنَا الَّذَيْنِ أَضَلَّانا مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ نَجْعَلْهُما تَحْتَ أَقْدامِنا لِيَكُونا مِنَ الْأَسْفَلِينَ).

آنها يك عمر بالاى سر ما بودند، و ما را به مسيرهاى بدبختى كشاندند، اكنون آرزوى ما اين است كه آنها را زير پا قرار دهيم، تا سوز دل ما فرونشيند! همان كسانى كه به ما مى‏گفتند: گوش به سخنان محمد (ص) ندهيد، او ساحر است، او مجنون است، و هذيان مى‏گويد، آنها جار و جنجال مى‏كردند تا ما صداى او را نشنويم و آهنگ دلربايش در دل ما مؤثر نشود، از رستم و اسفنديار و افسانه‏هاى ديگر به هم مى‏بافتند تا ما را سرگرم كنند، حالا مى‏فهميم كه آب حيات جاويدان در سخنان او جارى بوده، و نغمه‏هاى دلنوازش همچون نفس مسيحا مردگان را