و بقيه موجودات امكانيه همه متكى و وابسته به او هستند كه اگر يك دم اين ارتباط از ميان برداشته شود همه فانى و معدوم مىشوند.
اين احاطه همان حقيقتى است كه در كلمات عميق امير مؤمنان على (ع) در خطبه اول نهج البلاغه به اين عبارت بيان شده است:" مع كل شىء لا بمقارنة و غير كل شىء لا بمزايلة ":" خداوند با همه چيز است اما نه اينكه قرين آنها باشد، و مغاير با همه چيز است نه اينكه از آن بيگانه و جدا باشد".
و اين شايد همان است كه امام حسين (ع) در آن دعاى پر محتوا و غراء و شيواى عرفه بيان فرموده:
ا يكون لغيرك من الظهور ما ليس لك، حتى يكون هو المظهر لك؟، متى غبت حتى تحتاج الى دليل يدل عليك؟ و متى بعدت حتى تكون الآثار هى التي توصل اليك؟ عميت عين لا تراك عليها رقيبا! و خسرت صفقة عبد لم تجعل له من حبك نصيبا.
" الهى! آيا براى موجودات ديگر ظهورى است كه براى تو نيست تا آنها نشان دهنده تو باشند؟! كى پنهان شدى تا نياز به دليلى داشته باشى كه دلالت بر وجودت كند؟
و كى دور شدهاى كه آثار تو در عالم هستى ما را به تو رهنمون گردد؟! كور باد چشمى كه تو را مراقب خود نبيند، و زيانكار باد تجارت بندهاى كه نصيبى از حب و عشق تو ندارد"! «1».
(1) از دعاى عرفه كه در غالب كتب معروف دعا در اعمال روز عرفه آمده است.