تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 20 -صفحه : 507/ 384
نمايش فراداده

و آئين من در حقيقت جامع همه آنها و مكمل آنها است.

من همانند اهل كتاب نيستم كه هر كدام ديگرى را نفى كند، يهود مسيحيان را، و مسيحيان يهود را، و حتى پيروان هر آئين نيز از ميان آيات كتب دينى خود آن را مى‏پذيرند كه با اميال و خواسته‏هاشان هماهنگ است، من همه را بدون استثنا پذيرا شده‏ام، چرا كه اصول اساسى همه يكى است.

و از آنجا كه براى ايجاد وحدت رعايت" اصل عدالت" ضرورت دارد، در پنجمين دستور آن را مطرح كرده، مى‏فرمايد:" بگو من مامورم كه در ميان همه شما عدالت كنم" (وَ أُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ).

چه در قضاوت و داوريها، چه در حقوق اجتماعى و مسائل ديگر «1».

و به اين ترتيب آيه مورد بحث از پنج دستور مهم تشكيل يافته كه از اصل دعوت آغاز مى‏شود، سپس وسيله پيشرفت آن يعنى استقامت مطرح مى‏گردد، بعد به موانع راه كه" هواپرستى" است، اشاره شده، سپس نقطه شروع كه از خويشتن است بيان گرديده، و سرانجام هدف نهايى كه گسترش و تعميم عدالت است عنوان شده.

بدنبال اين پنج دستور، به جهات مشترك همه اقوام كه آنهم در پنج قسمت خلاصه شده، اشاره مى‏كند، مى‏فرمايد:

" خدا پروردگار ما و شماست" (اللَّهُ رَبُّنا وَ رَبُّكُمْ).

" اعمال ما از آن ما است و اعمال شما از آن شما، و هر يك در مقابل اعمال خويش مسئوليم" (لَنا أَعْمالُنا وَ لَكُمْ أَعْمالُكُمْ).

در ميان ما و شما خصومتى نيست، و هيچيك را بر ديگرى امتيازى نمى‏باشد و ما غرض شخصى با شما نداريم" (لا حُجَّةَ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمُ).

(1) جمعى از مفسران" عدالت" را در اينجا محدود به قضاوت كرده‏اند، در حالى كه قرينه بر اين محدوديت در آيه وجود ندارد.