تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 20 -صفحه : 507/ 463
نمايش فراداده

پاداش او بر خداست" (فَمَنْ عَفا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ).

درست است كه حقى از او ضايع شده، و در مقابل ظاهرا چيزى نگرفته، اما به خاطر گذشتى كه از خود نشان داده، گذشتى كه مايه انسجام جامعه و كم شدن كينه‏ها و افزايش محبت و موقوف شدن انتقام‏جويى و آرامش اجتماعى است، خداوند بر عهده گرفته كه پاداش او را از فضل بى‏پايانش مرحمت كند، و چه تعبير جالبى است تعبير" على اللَّه": گويى خداوند خود را مديون چنين كسى مى‏داند و مى‏گويد اجرش بر عهده من است! و در پايان آيه مى‏فرمايد:" خداوند قطعا ظالمان را دوست ندارد" (إِنَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ).

اين جمله ممكن است اشاره به چند نكته باشد:

نخست اينكه دستور عفو به خاطر اين است كه در صورت قصاص و كيفر گاه انسان نمى‏تواند خود را دقيقا كنترل كند، و از حد مى‏گذراند، و در صف ظالمان قرار مى‏گيرد.

ديگر اينكه اگر دستور عفو داده شده نه به معنى دفاع از ظالمان است، چرا كه خداوند ظالمان را هرگز دوست نمى‏دارد، بلكه هدف هدايت گمراهان و استحكام پيوندهاى اجتماعى است.

سوم اينكه كسانى شايسته عفوند كه از مركب ظلم پياده شوند، و از گذشته خود نادم گردند، و در مقام اصلاح خويش بر آيند، نه ظالمانى كه عفو، آنها را جسورتر و جرى‏تر مى‏كند.

و به تعبير روشنتر عفو و مجازات هر كدام جاى ويژه‏اى دارد، عفو در جايى است كه انسان قدرت بر انتقام دارد، و اگر مى‏بخشد از موضع ضعف نيست، اين عفو سازنده است، هم براى مظلوم پيروز چرا كه به او تسلط بر نفس و صفاى دل مى‏بخشد، و هم براى ظالم مغلوب كه او را به اصلاح خويش وا مى‏دارد.