تكوين انقلاب شكوهمند اسلامى ايران از بدو تولد خويش مبتنى بر باورها، اعتقادات، فرهنگ و ارزشهاى اصيل اسلام بوده و حركت و تداوم نيز در سايه فرهنگ غنى و پربار اسلام ناب محمدى صلّى الله عليه وآله ميسر گرديده و استمرار خواهد يافت و اين نكته اى است كه استكبار جهانى پس از آزمون محاصره اقتصادى و شكست و رسوائى در حمله نظامى خود بدان رهنمون گرديده و بر همين اساس تنها راه مقابله با عظمت انقلاب اسلامى و با هدف به زانو در آوردن آن، تهاجم گسترده و هه جانبه فرهنگى و در ابعاد گوناگون آن ديده و به ناچار نفوذ خود را از راههاى مختلف فرهنگى به درون كشور آغاز نمود. استراتژى استحاله از درون را با بهره گيرى از تمامى امكانات و نيروهاى نفاق داخلى و خارجى در دستور كار خود قرار داد و...
در اين فصل در ابتدا به اقدامات و تهديدات فرهنگى و در راءس آنها استكبار جهانى در راستاى از بين بردن و اضمحلال نظام مقدس اسلامى اشاره نموده و همواره با توصيه هاى راهبردى ذيل هر محور تقديم مىنمائيم.
اولين و مهمترين هدف دشمن در استحاله انقلاب ما تهى كردن از فرهنگ و انديشه هاى اصيل اسلامى يا به عبارت ديگر استحاله معنوى آن است تا بدين وسيله بتواند از نظام اسلامى ايران صرفا پوسته اى تهى از محتواى فرهنگى و احكام اسلام باقى گذارده و از اين رهگذر محو فيزيكى آنرا محقق سازد.
چنانكه مقام معظم رهبرى در اين زمينه مىفرمايند:
«آن چيزى كه من شخصا در آن هيچ ترديدى ندارم اين است كه مااگر بخواهيم اين انقلاب و اين بناى اسلامى را، اسلامى نگه داريم، تا صدسال ديگر هم از دشمنى ابرقدرت ها و تصميم آنها بر قلع و قمع اين بنا ذرهّاى كم نخواهد شد.... نياز درازمدتشان اين است كه اين كانون معنويت نباشد، حالا نبودش هم دوگونه است يا بتوانند با تبليغات و انواع و اقسام تدابيرى كه دارند از لحاظ كيفيت تغييرش بدهند يا اگر نمى توانند آن را محو فيزيكى نمايند.»(1)