پس از افول دوران سيادت اسلامى و در دوران تاريكى و ظلمت، آنان هنگام ياءس و نااميدى بر مسلمين حكفرما شده بود ناگهان غيرت و عزم و اراده ملتى مومن حادثه اى بس شگرف را در جهان پديدآورد، واقعه اى كه حتى در گمان متفكران و تحليل گران جهانى نيز، تنها در يك رؤيا مىتوانست تحقق يابد. واقعه اى كه سردمداران كفر و گمراهى نيز در عين ناباورى، با بهت و حيرت چاره اى جز پذيرش آن نداشتند، انقلاب و تحولى بزرگ كه تنها بيانگر سرنگونى رژيم ستم شاهى و تشكيل دولتى جايگزين نبود، بلكه تجربه حيات مكتبى بزرگ بود كه پس از قرنها بار ديگر به جامعه جهانى حيات بخشيد، بزرگ مردمى از تبار رسول خدا صلّى الله عليه وآله بپا خاست و بار ديگر حادثه بزرگ ظهور اسلام را به جهانيان رخ نمود، و به يك باره چندين قرن ابهت و تلاش كفر و استكبار را فروع ريخت و اسلام ناب محمدى صلّى الله عليه وآله بار ديگر تجلى يافت. و براى جهانيان اين واقعه را چاره اى جز تسليم نبود.از آن پس استكبار كه به يك باره همه هيمنه خويش را بر باد رفته ديده بود ابتدا با بهره گيرى از تلاشهاى ناكارآمد منافقين به صحنه مقابله آمد. و با ناكامى آنها جنگى نابرابر را بر امت اسلام تحميل نمود، اما، بدر و خيبر را دوباره تجربه كردند و فرهنگ ايثار و شهادت را چونان سدى عظيم بر پيش روى خود يافتند. به ناچار ايجاد رخنه و نفوذ در فرهنگ ايثار و شهادت و در يك كلام اسلام ناب محمدى صلّى الله عليه وآله را در دستور كار خود قرار دادند تا كه شايد بتوانند تجربه موفق خود را در اسپانياى امروز و اندلس ديروز را بارديگر در ايران اسلامى محقق سازند.لذا اين بار با انديشه نفوذ و استحاله تمامى ابزارهاى فرهنگى و تكنولوژى خود را به معركه آوردند و هجوم را كه نه، غارت و شبيخونى گسترده را آغاز نمودند، بدان اميد كه نظام متكى به اسلام ناب محمدى صلّى الله عليه وآله را از درون تهى كنند و اين فرهنگ پويا و زنده را به پوسته اى بى رمق تبديل نمايند. لذا جلوه هاى ابتذال را به سمت جوانان ما سوق دادند، به شبهه افكنى در اعتقادات و باورهاى توده ها پرداختند، شك و ترديد القاء نمودند، ابتذال و بى بندوبارى را آزادى معنى كردند و شجره و حيات طيبه الهى را با عنوان ارتجاع و آداب و رسومى كهنه به سُخره گرفتند و فرهنگ ايثار و شهادت و عزت و شرف انقلابى ما را كه با نثار خون هزاران شهيد و جانباز و آزاده بدست آمده بود را جنگ طلبى و ترور خواندند. و آنگاه توطئه عظيم و گسترده و كينه و دشمنى ديرينه خود با ما را «توهم توطئه» ناميدند و...اما غافل از آنكه مقام منيع ولايت فقيه و سكاندار انقلاب، رهبر فرزانه، آگاه و هوشيار و هدايتگر انقلاب با يَد تدبير خويش چون امانتدارى امين به پاسدارى از آن پرداخته و چشم تيزبين معظم له به روشنى جاى پاى دشمن را مشاهده كرده و شيپور آماده باش را نواخته و پيشاپيش بر طبل هوشيارى كوبيدند و با دقتى وصف ناشدنى تمامى جلوه هاى اين تهاجم و غارت فرهنگى را افشاء و به فراخوار آن به ارائه طريق پرداختند.اين نوشتار كوششى است در جهت تبيين «تهديدات فرهنگى و راهبردهاى مقابله با آن» در «كلام و بيانات نورانى ولى امر مسلمين حضرت آيت الله العظمى خامنه اى مدظله العالى»كه با تلاش خالصانه گروه عقيدتى سياسى نمايندگى ولى فقيه در قرارگاه ثارالله تهران تدوين شده است و بيانگر جلوه ها، مصاديق، راههاى نفوذ و استحاله فرهنگى و روشنگريهاى معظم له و توصيه هاى راهبردى در زمينه تهديدات فرهنگى كه متوجه نظام مقدس اسلامى مىباشد و مىتواند با ظاهر آرام و حركت خزنده خويش پايه هاى نظام را سست كند و تبديل به تهديدى جدى عليه آن گردد.بدان اميد كه در سال «عزت و افتخار حسينى» عزت بخش و افتخار آفرين ايران اسلامى باشد و چونان چراغى روشن فراروى پويندگان راه ولايت در مبارزه با تمامى جلوه هاى تهديدات فرهنگى و در تمامى عرصه هاى فردى و اجتماعى آن باشد.و نيز از دلسوزان نظام مقدس اسلامى و حاميان ولايت علوى و فرهنگ دوستان انتظار داريم تا نقايص ما را با نظر لطف خويش غمض عين نموده و از اينكه ممكن است در استقراء بيانات معظم له مواردى از قلم افتاده باشدو يا اينكه در برداشت ذيل برخى مفاهيم و مصاديق كوتاهى صورت گرفته باشد ما را عفو نموده و با راهنمائى خود مشوق ما در نوشتارهاى بعدى باشند.انشاءالله