بخش دوم: عوامل فرهنگى، پيشرفت و ترقى و تعالى جامعه - تهدیدات فرهنگی راهبردهای مقابله در کلام ولی امر مسلمین حضرت آیت اللّه العظمی خامنه ای مدظله العالی نسخه متنی
بخش دوم: عوامل فرهنگى، پيشرفت و ترقى و تعالى جامعه
مطلع
پيشرفت، تعالى و ترقى يك جامعه و نيل به سعادت مردم در گرو عوامل متعددى است كه آگاهان و هوشياران جامعه خصوصا رهبران و مسؤولان بايد همواره در شناسائى و مدّنظر قراردادن آن عوامل دقت كافى را مبذول نمايند، به ويژه آنكه جامعه انقلابى ايران از ويژگى ها و شرايط خاصى برخوردار است كه رعايت عوامل يادشده در آن اهميت فوق العاده اى پيدا مىكند. بلندى آرمان هاى انقلاب، وجود دشمنى هاى مستكبران و استعمارگران و تمامى آن كسانى كه بر اثر انقلاب، راه غارت و چپاول آنها بسته شده است ونيز طمعِ طمع ورزان و... بر سختى حركت انقلابى اين ملت مىافزايد و به مدّنظر قرار دادن عوامل مذكور ضرورت خاصى مىبخشد.مقام معظم رهبرى هر از چند گاهى در لابلاى فرمايشات و رهنمودهاى خويش به برخى از اين عوامل اشاره كرده و پيشرفت و ترقى جامعه را در سايه رعايت آن عوامل خواستار گرديده اند.در اين بخش به برخى از عواملى كه توسط معظم له توصيه گرديده اشاره مىنمائيم بدان اميد كه همگى در به كار بستن آن عوامل و توجه جدى به تدابير و فرمايشات ايشان كوشا بوده تا بتوانيم در ادامه راه و انجام وظيفه خطير الهى خود پاسدار خون شهيدان والامقام اسلام باشيم.
1- اتحاد فرهنگى مردم و مسؤولين با يكديگر
اتحاد و همبستگى اقشار مختلف مردم با يكديگر و با مسؤولان خويش در دو دهه گذشته انقلاب يكى از مهم ترين عوامل ترقى و تعالى جامعه و سازندگى آن به شمار مىرود زيرا در سايه اين وحدت، استعدادها شكوفا شده و با تلاش و كوشش روزافزون تاكنون، دشمن را وادار به عقب نشينى كرده ايم. لذا تا زمانى كه وحدت بين مردم و مسؤولان و اقشار مختلف مردم با يكديگر برقرار باشد قطعا هيچ حادثه اى كشور را تهديد نخواهد كرد و كشور مىتواند در سايه اين آرامش و آسايش به جايگاه واقعى خود و برقرارى عدالت اجتماعى و رشد و تعالى دست يابد. لذا با اتكاء به همين مطلب است كه مقام دريافته ومعظم رهبرى مىفرمايند:«عزيزان من اگر ما در داخل متحد و منسجم باشيم، اگر مردم با دولت و مسؤولان صميمى باشند و ارتباط داشته باشند، دشمن خارجى هيچ تاءثير سوئى نمى تواند بگذارد و هيچ اقدامى نمى تواند بكند.»(301)و مىفرمايند:«عنصر اساسى را هميشه مدّ نظر داشته باشيد و آن وحدت كلمه و حفظ يكپارچگى عموم ملت است. صميميّت متقابل ميان ملت با دولت و دستگاه هاى خدمتگذارى همواره يكى از عمده ترين اسرار پيروزى ها و كاميابى هاى جمهورى اسلامى بوده است و بايد همچنان باشد.»(302)همچنين مىفرمايند:«يكى از راه هاى سكينه و اطمينان، وحدت و الفت دلهاست. وحدت ملت، وحدت قشرهاى مختلف، آشنايى دلها با يكديگر، محبت انسانها به يكديگر، درست نقطه مقابل آن چيزى است كه دشمن مىخواهد القاء كند.»(303)
2- مبارزه با عوامل انحطاط (فقر، فساد، تبعيض)
از عمده ترين عوامل در انحطاط هر جامعه اى رسوخ فساد و تبعيض در اركان آن نظام، سازمان ها، ادارات و دستگاه هاى اجرايى از يك طرف و نيز فقر و محروميت طبقات ضعيف و كم در آمد آن جامعه از طرف ديگر مىباشد. لذا اگر جامعه اى بخواهد راه تكامل و ترقى را طى كند، بايد درمقابله و ريشه كن نمودن اين سه عامل يعنى فقر، فساد و تبعيض بطورجدى و مستمر اقدام نمايد:«آنچه امروز براى اين ملت اهميت دارد، اين است كه مسؤولان كشور با همه قدرت و توان آن شاخصه هاى اصلى را براى اصلاح امور كشور درنظر بگيرند همان سه شاخص عمده اى كه گفته شد: مبارزه با فقر، مبارزه با فساد، مبارزه با تبعيض، اين اساس قضيه است.»(304)و نيز مىفرمايند:«راه حل مشكلات كشور مبارزه با فقر، فساد و تبعيض است.»(305)و در بيان ديگرى مىفرمايند:«اگر با فقر و فساد و تبعيض در كشور مبارزه شود اصلاحات به معناى حقيقى انقلابى و اسلامى تحقق پيدا خواهد كرد. مشكلات ما از اين سه پايه شوم و از اين سه عنصر مخرب است. ناامنى هم كه داريم به خاطر همين است. بسيارى از ناامنى ها به خاطر فقر است و بسيارى به خاطر فساد است.»(306)آنگاه معظم له ضمن تاءكيد بر اجراى عدالت به عنوان يك هدف عالى انقلاب اسلامى مىفرمايند:«امروز در جامعه ما، برترين گام در راه استقرار عدل، رفع محروميت از طبقات محروم و تهيدست و كم درآمد است كه غالبا بيشترين بار نظام را در همه مراحل به دوش داشته و دارند و همواره با اخلاص و صميميت از انقلاب و اسلام دفاع كرده اند. دفاع از قشرهاى محروم كه صاحبان اصلى انقلابند، بايد در راءس همه برنامه ريزى هاى كشور و محور كليه تحركات اقتصادى در بخش هاى مختلف آن باشد. و صحت هر سياست و برنامه اقتصادى با چگونگى و اندازه پيشرفت در اين هدف كوتاه مدت يا بلندمدت سنجيده شود.»(307)همچنين مىفرمايند:«جهت كلى سياست هاى ما در همه اين مراكز، بايستى تاءمين و حفظ منافع طبقات محروم و مستضعفى باشد كه متاءسفانه در طول دهها سال گذشته بلكه بيشتر در كشور ما در اكثريت بودند و هنوز هم همين طور است، هدف تاءمين منافع اينهاست.»(308)و در بيان ديگرى مىفرمايند:«در نظام ما حركت و سياست و قانون و تلاش، بايد در خدمت مردم مستضعف و محرومى باشد كه حكومت طولانى و بلندمدت طاغوت ها، آنها را از جهات مختلف به استضعاف و ضعف دچار كرده است، اين راه ماست.»(309)
3- شناخت دشمن و ترفندهاى او
يكى از مهمترين عوامل موفقيت و پيروزى هر انقلاب و نظامى چه در سير مراحل تكوين و رشد خويش و چه در هنگام ثبات و نيل به اهداف خود، شناخت و عدم غفلت از دشمن و توطئه هاى ايشان در تمامى جوانب و زواياى آن مىباشد زيرا دشمن هميشه درصدد حمله مستقيم و رو در رو نبوده بلكه گاهى با لباس دوست مىآيد و گاه با لباس ناصح مشفق، گاهى از طريق برنامه هاى اقتصادى وارد مىشود و زمانى از طريق ديگر و...رهبر معظم انقلاب ضمن هشدار نسبت به اين مسئله مىفرمايند:«بايد ديد دشمن از كجا دارد حمله مىكند، براى يك دفاع خوب، يك معرفت خوب لازم است. اگر چه براى يك هجوم خوب هم يك معرفت خوب لازم است. اينها با هم فكرى و تبادل نظر و كار مشترك تاءمين مىشود.»(310)و نيز مىفرمايند:«شناختن دشمن از همه مهمتر است. دشمن سعى مىكند خود را دوست جلوه دهد و شعارهاى ملت ها را عوض كند.»(311)همچنين مىفرمايند:«طبيعت دشمن را بايد شناخت، ما نبايد لحظه اى از كيد دشمن غافل باشيم، اين نكته را بايد براى مردم گفت.»(312)
4- شناخت راه خود و پاسدارى از آن
مقام معظم رهبرى درمورد شناخت راه و نقش آن در پيشرفت و تعالى و تحقق آرمان هاى اسلامى توسط مردم ايران و لزوم پاى بندى به آن مىفرمايند:«امروز اين راهى كه ملت اسلام، بخصوص ملت بزرگ و شجاع ايران در پيش گرفته است (راه تحقق آرمان هاى اسلامى) راه نجات انسان ها، راه دفع ظلم، راه شكستن بت هاى زر و زور و قدرت در دنياست. بايستى اين راه را درست شناخت و از آن پاسدارى و حراست و حفاظت كرد.»(313)
5- دقت در گزينش ها براى جذب افراد مورد اعتماد
تصدى مشاغل مديريتى و مسؤوليت هاى سنگين اجتماعى در يك جامعه انقلابى و اسلامى مىبايست توسط افراد متخصص، آگاه و متعهد به آرمان هاى انقلاب احراز گردد در غير اين صورت محلى براى نفوذ و رسوخ ناآگاهان، مغرضان و دشمنان انقلاب خواهد بود و به مرور زمينه هاى ضعف و ركود و درنتيجه فرسوده شدن سيستم مديريتى و سستى اداره جامعه را به دنبال خواهد داشت. مقام معظم رهبرى در مورد گزينش مديران در يك جامعه اسلامى ضمن تاءكيد بر اين مهم مىفرمايند:«سعى بشود درباره اين گزينش زياد دقت بشود، در سطوح بالاى آن نيروى مؤمن و با اخلاص را جستجو بكنيد... در بين آن كسانى كه توانايى كار دارند، دنبال عنصر تقوا و تعهد و اخلاص بگرديد و او را در راءس كار بگذاريد تا مجموعه نزديك به شما، همواره بتواند اعتماد شما را جلب كند و شما هم بتوانيد كار را انجام بدهيد.»(314)
6- بررسى نقاط ضعف و قوت و مقايسه وضع موجود با وضع مطلوب
يافتن نقاط ضعف و شناسايى مشكلات به منظور رفع آن از اقدامات ضرورى مسؤولين و دست اندركاران اداره جامعه مىباشد تا اينكه بتوان در تلاش و تكاپو جهت پيشرفت و ترقى جامعه گام برداشت. بديهى است هرگونه تعالى و پيشرفتى منوط به شناخت نقاط ضعف و بررسى مشكلات در جهت رفع آنها و زدودن نقيصه ها مىباشد چه آنكه بدون آن هيچ تحولى امكان پذير نخواهد بود.رهبر معظم انقلاب در اين مورد مىفرمايند:«آنچه كه من مىتوانم عرض كنم اين است كه شما از يكسو وضعيتى را كه متوقع است و از سويى ديگر وضعيتى را كه جمهورى اسلامى در آن قرار دارد، با هم مقايسه كنيد. نتيجه اين مقايسه بايد ما را به شيوه هاى نو و كارهاى نشده يا تصحيح كارهاى شده متنبه كند. در اينجا يك بازنگرى و خودنگرى و محاسبه نفس لازم است. به نظر من ارزيابى درست از آنچه متوقع است، امر مهمى است.»(315)ايشان همچنين مىفرمايند:«مقايسه بين آنچه كه بايد باشد و آنچه كه هست بايستى ما را وادار كند كه ببينيم نقص هاى ما كجاست، كمبودها را بايستى جستجوگرانه، با وسواس و بدون اغماض رسيدگى كنيم و ببينيم چه اشكالى در كار ما بوده است. آيا خطوط موازى در كار تبليغ و نبودن قانون واحد مؤثر بوده است آيا نابلدى كارگزاران مؤثر بوده است آيا وجود تعارض بين دستگاه هاى مباشر كشور مؤثر بوده است آيا درست نشناختن كارهاى با اولويت مؤثر بوده است آيا كار با اولويت 3 را در اولويت 1 قرار دادن و كار با اولويت 1 را در اولويت 3 قرار دادن و عدم رعايت تسلسل مطالب مؤثر بوده است آيا كمبودها و امكانات مالى مؤثر بوده است آيا وجود دشمنان و دستگاه هاى تبليغاتى كارآمد و مخبر آنها كه پشتوانه استكبار جهانى دارد مؤثر بوده است و... همه اينها ممكن است. ما بايد مثل يك نفر متفكر بنشينيم و يك جدول درست كنيم، اين كمبودها را در جدول بگذاريم و ببينيم كدام يك از اختيار ما خارج است و كدام يك تحت اختيار ماست. آنهايى كه تحت اختيار ماست، همّت بگماريم و آن مشكلات را برطرف كنيم، غفلت در كار جايز نيست.»(316)