انقلاب شكوهمند اسلامى ايران با تلاش خالصانه و فداكارى بى شائبه مسلمانان غيرتمند و جوانان برومند و متعهد و به رهبرى ظلم ستيز بزرگ قرن حضرت امام خمينى قدس سره به پيروزى رسيد.اما از بدو پيروزى در جامعه نوپاى اسلامى ايران نيز همانند جامعه انقلابى عصر رسول الله صلّى الله عليه وآله، كسانى كه به ظاهر چهره مسلمانى به خود گرفته و در صفوف مسلمانان رخنه كرده بودند و احيانا جاهاى حساسى را نيز اشغال نموده بودند حضور داشته و دارند. خطر نفوذ و حضور جبهه نفاق تا هميشه تاريخ يك تهديد براى همه نظامهاست زيرا منافق اصولا ظاهر خود را بنا بر مصلحت هم رنگ جامعه مىكند ولى دل در گرو دشمن دارد و به دنبال مقاصد خود است تا در هر فرصت ممكن، نيّت پليد خود را اجرا كند. انقلاب اسلامى ايران نيز همواره از ابتداى پيروزى با طيف هاى گوناگون نفاق روبه رو بوده و در حال حاضر نيز جبهه نفاق جديد با نقابى جديدتر در عرصه فرهنگ و سياست كشور جلوه گر شده است كه خطر آن، نه تنها كمتر از نفاق كهنه نيست، بلكه به مراتب جدى تر و خطرناك تر است:«بدترين دشمن ها، دشمن پوشيده و نقابدار است، از جمله منافقين و فهم مسئله نفاق از هر حيث مهم است.»(116)معظم له در جاى ديگر با اشاره به قدمت پديده نفاق مىفرمايند:«پديده نفاق خطرناك است، چيزى كه توانست در اسلام، كوشش مجاهدين صدر اسلام را، سربازان اسلام و حتى خود پيامبر صلّى الله عليه وآله و بهترين مؤمنين را درنهايت معطل بگذارد، نيروها و لشكريانِ دشمنانِ قدّاره كش نبود، بلكه حيله ها و مكرها و خدعه هاى دشمنان نقابدار منافق بود، كسانى كه در باطن مسلمان نبودند ولى چهره مسلمانى به خود گرفته بودند.»(117)سپس مىفرمايند:«هر زمان هر نسلى كه احساس مسلمانى كرد، بايد از اين هشدار الهى بترسد، تمثيل به بنى اسرائيل «مَثَلْ الذَّينَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوها...» بار هدايت الهى را پرتاب كردند. ظاهر، ظاهر هدايت ؛ باطن، باطن بى خبر از هدايت ؛ نام، نام موحد؛ باطن، باطن مشرك ؛ نام، نام مسلمان ؛ باطن، باطن كافر؛ «كَمَثَلِالْحِمارِيَحْمِلُاَسْفارا...»اين همان هشدار به نسل هاى ايمان آورده مسلمان است، از اين بايستى ترسيد.»(118)و نيز مىفرمايند:«كم نيستند قلم به مزدها و فرهنگ هاى دين و دل و وجدان باخته و نشسته پاى بساط فساد استكبار چه غالبا و اكثرا در خارج كشور و چه تك و توكى در داخل كشور كه براى مقاصد استكبارى قلم هم بردارند، شعر هم بگويند و دارند هم مىكنند.»(119)ايشان پس از آنكه با هدايت و روشنگرى خويش پرده از توطئه نفاق داخلى برمى دارند نسبت به راه برخورد با آن متذكر مىگردند كه:«با پديده نفاق هوشمندانه، برخورد كنيد.»(120)زيرا خطر نفاق آن چنان خطر بزرگى است كه اگر با آن مقابله نشود، نظام را از درون تهى خواهد نمود، لذا كوشش ما در اين بحث اين است كه به پاره اى از تهديدات فرهنگى كه از ناحيه منافقين، نظام و انقلاب اسلامى را تهديد مىكند و مورد اشاره مقام معظم رهبرى قرار گرفته است را ارائه نماييم:
1- سست كردن و مخدوش نمودن اعتقادات و باورهاى دينى
چنانكه بارها به آن اشاره نموده ايم باورهاى دينى و اعتقادى اساس و ركن اصلى نهضت اسلامى ما بوده و قوام آن نيز به آن خواهد بود. لذا يكى از كوشش هاى دائمى و مستمر جبهه نفاق رخنه و سست كردن اين باورها در ميان اقشار مختلف مردم بوده و همواره اهداف و منويات شوم خود را در اين راستا دنبال كرده و مىكنند.
رهنمود ولايت
رهبر فرزانه انقلاب پس از بيان هشدار خويش رهنمود لازم را در برخورد با پديده نفاق اينگونه بيان مىفرمايد كه:«با افكار مختلف بايد با استدلال و منطق برخورد كرد، اما در عين حال نبايد به دشمن و عوامل او اجازه داد، در باورها و ارزش هاى مردم مسلمان رخنه كنند و به اصول و مقدسات اسلام خدشه وارد سازند چرا كه اين كار، تحقق خواسته هاى اصيل مردم و سعادت حقيقى آنها را ناممكن مىسازد.»(121)آنگاه معظم له سست كردن عقايد و رواج خرافات را يك پديده ضدانسانى تلقى كرده و مىفرمايند:«اگر فرض كنيم در كشور محصولات فرهنگى ناسالمى وجود داشته باشد، فكر ناسالم، اخلاق ناسالم، ابزار فرهنگى ناسالم، رسانه هاى ناسالم، كتاب ناسالم، و مسائل هنرى ناسالم كه بتواند با خرافات و كج انديشى هاو كج روى ها عقايد را سست و مخدوش كند، اينها فرآورده هاى ضد انسانى اند، مقابله با آنها بايد با انگيزه دفاع از انسانيّت صورت گيرد.»(122)
2- هموار كردن راه نفوذ دشمن
يكى از خيانت هاى منافقين در هر نظامى هموار كردن راه نفوذ دشمنان و بيگانگان در آن كشور است. جبهه نفاق در كشور ما نيز كه همواره دل در گروه دشمن و نفوذ او دارد هميشه با بهانه هاى مختلف سعى در ايجاد ارتباط با دشمن و ضربه زدن به نظام جمهورى اسلامى را دارند.مقام معظم رهبرى در اين مورد مىفرمايند:«يك عده گول خورده و غافل در داخل كشور ما خيال مىكنند كه اگر آمريكا ارتباطش با كشورى مثلا جمهورى اسلامى عادى شد و رابطه برقرار كردند ناگهان همه مشكلات اقتصادى ملت ايران حل خواهد شد.»(123)آنگاه ايشان در بيان ديگرى به تربيت ناصحيح جبهه نفاق اشاره كرده و آنها را فاقد حميّت و غيرت ملى دانسته و مىفرمايند:«اينها به چيزى به نام استقلال ملى، هويت ملى، شخصيت و عزت ملى باور ندارند. تربيت هايشان طورى است كه به آنها اجازه نمى دهد كه درست بفهمند كه حضور يك قدرت استكبارى در يك كشور چقدر براى يك ملت زيانبار و سنگين است.»(124)
توصيه هاى راهبردى
1- تبيين وتشريح وبيان اهداف استعمار دربرقرارى رابطه باكشورهاى جهان سوم2- بيان خطرات فرهنگى ناشى از ايجاد رابطه با استكبار3- منافق شناسى و معرفى نفاق به جامعه4- تبيين پيشرفت هايى كه در سايه عدم ارتباط با آمريكا براى ملت حاصل شده است.
3- زيرسؤال بردن گذشته انقلاب
از جمله كارهاى خباثت آميز منافقين اين است كه گذشته درخشان انقلاب را زير سؤال ببرند، تا افتخارات ملت ايران را كه در دو دهه اخير با مال و جان و هستى خود در راه دفاع از انقلاب بدست آمده است را با توهين و علامت سؤال گذاشتن كم ارزش جلوه دهند و عزم ملى و اراده عمومى ملت را به اشتباه متهم نمايند:«هدف جبهه استكبار اين است كه از زبان عناصر حقير و ضعيف و كسانى كه در دوران سختى اين ملت و دفاع مقدس حضور نداشتند و اكنون خود را صاحب همه چيز مىدانند، اين گذشته بيست ساله درخشان را مورد توهين قرار دهند.»(125)
توصيه هاى راهبردى
1- ترويج تفكر نفاق شناسى2- مبارزه با جبهه نفاق با آگاهى و هوشيارى همگانى3- نهادينه كردن ارزش هاى والاى انقلاب در قوانين كشورى4- حفظ ارزش ها و دستاوردهاى انقلاب و ماندگار كردن آنها5- تبيين و تشريح دستاوردهاى انقلاب براى مردم
4- مطرح كردن شعار جدايى دين از سياست
شعار جدايى دين از سياست از توطئه هاى ديرينه استكبار است كه در انقلاب اسلامى، از طريق نفاق داخلى دنبال مىشود.«ايجاد شبهه در تواءم بودن دين و سياست يك محور عمده توطئه تبليغى دشمن است.»(126)
هدف دشمن از طرح اين شعار
«برخى (نفاق داخلى) با مطرح كردن شعار جدايى دين از سياست در تلاشند تا از عمل كردن مسلمانان به احكام اسلامى ممانعت كنند و فقط اسمشان مسلمان باشد و نظام بانكدارى، اقتصاد، محتواى حكومت، ارتباطات اجتماعى، فرهنگ و آموزش و پرورش آنان غيراسلامى باشد.»(127)
توصيه هاى راهبردى
پيشنهاد مىگردد:1- تبيين و تشريح صحيح دين براى جوانان2- برملا كردن توطئه دشمن با بيان هدف آنها از طرح شعار جدائى دين از سياست.3- بيان نقش روحانيت و مذهب در نهضت هاى مختلف اسلامى4- بيان نقش مذهب در جلوگيرى از نفوذ استعمار
5- ايجاد ترديد در پافشارى بر اصول
يكى ديگر از اقدامات منافقين ايجاد ترديد در پافشارى و اصرار بر اصول انقلاب اسلامى است. اصولى همانند «نه شرقى، نه غربى بودن نظام» «اصل استقلال، آزادى، جمهورى اسلامى» اصل مترقى «ولايت فقيه» و....«ايجاد ترديد در پافشارى بر اصول و مبانى دربرابر منافع ملى نيز يك هدف تبليغاتى دشمن است.»(128)
توصيه هاى راهبردى
راهبردهاى زير در امر مبارزه با ايجاد شك و ترديد پيشنهاد مىگردد:1- تكيه براصول تغيير ناپذير انقلاب در تمامى مناسبت هاى خارجى و داخلى2- ماندگار كردن اصول و مبانى در تمامى زمينه ها3- شناساندن جبهه نفاق به مردم
6- چهره سازى از عناصر وابسته و تخريب شخصيت عناصر مفيد
جبهه نفاق همواره درصدد چهره سازى، شخصيت پردازى، تطهير دشمن و عناصر وابسته به آنهاست و همواره با عناصر مفيد، مؤمن و انقلابى در ستيز بوده سعى در تخريب چهره هاى مؤمن و متعبد و متعهد نظام را دارند. لذا رهبر معظم انقلاب عملكرد عوامل نفاقى را كه در مطبوعات نفوذ پيدا كرده اند را چهره سازى عناصر وابسته و مريد دشمن و از نظر انداختن عناصر مفيد و مؤمن و مخلص و دلسوز مىدانند:(129)
توصيه هاى راهبردى
راهكارهاى زير در مقابله با ترفند دشمن توصيه مىگردد:1- پاك سازى مراكز و دستگاه هاى فرهنگى از منافقان و نفوذى ها2- مقابله با توطئه هاى منافقان در تخريب شخصيت ها3- تبليغ شخصيت هاى مؤمن، متعهد و انقلابى و آشنا كردن مردم با آنها4- اسوه سازى از عناصر مؤمن و انقلابى5- افشاگرى نسبت به افراد وابسته و نفوذى و در خدمت استعمار6- تبيين و تشريح ملاك هاى برترى افراد براى مردم
7- ممزوج كردن حق و باطل
مصداق مثل معروف «از آب گل آلود ماهى گرفتن»، عمل منافقان در ممزوج كردن حق و باطل مىباشد زيرا، آنها با مشتبه نمودن حق و باطل، نسبت به انحراف اذهان عمومى مردم و ماءيوس نمودن آنان در رسيدن به اهداف شوم خود بهره مىگيرند.مقام معظم رهبرى در اين مورد مىفرمايند:«سيستم تبليغاتى دشمنان، راديوهاى بيگانه و اذناب و دنباله هاى آنها در داخل، تلاش مىكنند با ممزوج كردن حق و باطل ملت ايران را درمورد آينده ماءيوس كنند.»(130)
لطفا منتظر باشید ...
