پادشاهى فرمان داد تا بى گناهى را اعدام كنند،)زيرا به خاطر بى اعتنايى او، بر او خشمگين شده بود.)
بى گناه گفت: «اى شاه به خاطر خشمى كه نسبت به من دارى آزار و كشتن مرا مجوى، زيرا اعدام من با قطع يك نفس پايان مىيابد، ولى بار گناه آن هميشه بر دوش تو خواهد ماند و سنگينى خواهد كرد.»
پادشاه، تحت تاثير نصيحت او قرار گرفت و از ريختن خونش منصرف شد و تحمل بار سنگين هميشگى گناه را از خود دور ساخت.