حکایت های گلستان سعدی به قلم روان نسخه متنی

This is a Digital Library

With over 100,000 free electronic resource in Persian, Arabic and English

حکایت های گلستان سعدی به قلم روان - نسخه متنی

محمد محمدی اشتهاردی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

30. نصيحت ذوالنون مصرى

(ذوالنون مصرى در قرن سوم مىزيست و از عرفاى آن عصر بود. بعضى او را از شاگردان مالك بن انس مىدانند) يكى از وزيران نزد او رفت و از همت و خود گفت: «روز و شب به خدمت شاه اشتغال دارم و به خير او اميدوار مىباشم و از مجازاتش هراسان هستم.»

ذوالنون با شنيدن اين سخن گريه كرد و گفت: اگر من خداوند متعال را اين گونه مىپرستيدم كه تو شاه را مىپرستى، يكى از صديقان (افراد بسيار راستين و راستگو)مى شدم.




  • گرنه اميد و بيم راحت و رنج
    ور وزير از خدا بترسيدى
    همچنان كز ملك، ملك بودى (116)



  • پاى درويش بر فلك بودى
    همچنان كز ملك، ملك بودى (116)
    همچنان كز ملك، ملك بودى (116)



/ 183