حکایت های گلستان سعدی به قلم روان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حکایت های گلستان سعدی به قلم روان - نسخه متنی

محمد محمدی اشتهاردی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

20. بنياد ظلم از اندك شروع شود

روايت كرده اند: براى انوشيروان عادل در شكارگاهى، گوشت شكارى را كباب كردند، نمك در آنجا نبود، يكى از غلامان به روستايى رفت تا نمك بياورد.انوشيروان به آن غلام گفت: «نمك را به قيمت روزانه (نه كمتر)خريدارى كن، تا آيين نادرستى را بنيانگذارى و در نتيجه روستا خراب نگردد.»

به انوشيروان گفتند: اندكى كمتر از قيمت خريدن، چه آسيبى مىرساند؟»

انوشيروان پاسخ داد: «بنياد ظلم در آغاز، از اندك شروع شده و سپس به طور مكرر بر آن افزوده شده و زياد گشته است.»




  • اگر ز باغ رعيت ملك خورد سيبى
    به پنج بيضه (88) كه سلطان ستم روا دارد
    زنند لشكريانش هزار مرغ به سيخ



  • برآورند غلامان او درخت از بيخ
    زنند لشكريانش هزار مرغ به سيخ
    زنند لشكريانش هزار مرغ به سيخ



/ 183