125. رفع رسم آقايى و نوكرى با آمدن عشق و عاشقى
يكى از بزرگمردان غلامى زيباروى داشت كه در زيبايى يگانه بود، براساس دوستى و ديندارى، به او علاقمند بود، آن بزرگمرد به يكى از دوستانش گفت: «حيف از اين غلام زيبا، كه با آن همه زيبايى زبان درازى و بى ادبى مىكند.»دوستش گفت: «اى برادر! وقتى كه پيوند دوستى و عشق با او قرار ساختى، از او انتظار خدمت نداشته باش، زيرا وقتى كه رابطه عاشق و معشوقى به ميان آمد، رابطه مالك و مملوك (آقايى و نوكرى) برداشته خواهد شد.
خواجه با بنده پرى رخسار (329)
نه عجب كو چو خواجه حكم كند
وين كشد بار ناز چون بنده (330)
چون درآمد به بازى و خنده
وين كشد بار ناز چون بنده (330)
وين كشد بار ناز چون بنده (330)