حکایت های گلستان سعدی به قلم روان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حکایت های گلستان سعدی به قلم روان - نسخه متنی

محمد محمدی اشتهاردی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

177. صبر و حوصله لقمان در سؤال نكردن

لقمان ديد آهنى در دست حضرت داوود عليه السلام است و همچون موم در نزد او نرم مىشود و او هرگونه بخواهد آن را مىسازد، چون مىدانست كه بدون پرسيدن، معلوم مىشود كه داوود عليه السلام چه مىخواهد بسازد. از او سؤال نكرد، بلكه صبر كرد تا اينكه فهميد داوود عليه السلام به وسيله آن آهن، زره ساخت.




  • چو لقمان ديد كاندر دست داوود
    نپرسيدش چه مىسازى كه دانست
    كه بى پرسيدنش معلوم گردد



  • همى آهن به معجز موم گردد
    كه بى پرسيدنش معلوم گردد
    كه بى پرسيدنش معلوم گردد



/ 183