120. از آسمانها خبر مىداد، ولى از خانه اش بى خبر!
ستاره شناسى (كه از آسمانها خبر مىداد و با ديدن اوضاع ستارگان، از نهانها پرده برمى داشت) يك روز به خانه اش آمد، ديد مرد بيگانه اى با همسرش خلوت كرده است، عصبانى شد، و آن مرد را به باد فحش و ناسزا گرفت، رسوايى و شورى بر پا شد، صاحبدلى كه آن ستاره شناس را مىشناخت و از وضع او و خانواده اش با خبر بود گفت:
تو بر اوج فلك چه دانى چيست
كه ندانى كه در سراى تو كيست! (319)
كه ندانى كه در سراى تو كيست! (319)
كه ندانى كه در سراى تو كيست! (319)