حکایت های گلستان سعدی به قلم روان

محمد محمدی اشتهاردی

نسخه متنی -صفحه : 183/ 48
نمايش فراداده

39. دورى از پرچانگى

گروهى از حكيمان فرزانه به درگاه انوشيروان آمدند و درباره موضوع مهمى به گفتگو پرداختند، ولى بوذرجمهر(بزرگمهر)كه برجسته ترين فرد حكيمان بود، خاموشى نشسته بود حرفى نمى زد.

حاضران به او گفتند: «چرا در اين بحث و گفتگو با ما سخن نمى گويى»

بوذرجمهر پاسخ داد: وزيران همانند پزشكان هستند، پزشك جز به بيمار دارو ندهد وقتى كه من مىبينم راءى شما درست است، سخن گفتن درباره آن، از حكمت و راستكارى دور است:


  • چو كارى بى فضول من بر آيد و گر بينم كه نابينا و چاه است اگر خاموش بنشينم گناه است

  • مرا در وى سخن گفتن نشايد(131) اگر خاموش بنشينم گناه است اگر خاموش بنشينم گناه است