«إِنَّ كَثِـيراً مِنَ الأَحْبارِ وَالرُّهْبانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوالَ النّاسِ بِالباطِلِ؛
بسيارى از احبار و راهبان، مال مردم را بهناحق ميخورند».
اين مطلب را به همه آنها نسبت نميدهد و اين نشانه حق گويى و دقت در منعكس ساختن واقعيات است، چنانكه در جاى ديگر نيز از همين روش پيروى نموده ميفرمايد:
«وَتَرى كَثِـيراً مِنْهُمْ يُسارِعُونَ فِى الإِثْمِ وَالعُدْوانِ؛1
بسيارى از يهود را ميبينى كه به گناه و ستمگرى ميشتابند».
در اين باره نمونههاى ديگرى نيز در قرآن موجود است.
در گذشته بيان گرديد كه اسلام، آيين يهود و نصارا را به رسميت شناخته و آنان را در اين كار آزاد گذارده است؛ ولى حيات سياسى و استقلالى مليشان را محدود نموده است. اين آيه تلويحا اسرار آن را روشن ميسازد؛ زيرا زمامدارى گروهى كه اموال مردم را بهناحق ميخورند به هيچ وجه صلاح جامعه انسانى نيست.
زمامداران يهود و نصارا، كه در پيشاپيش آنها علما و راهبان آنها قرار گرفته بودند، ثروت ملت را به عنوانهاى گوناگون غارت ميكردند و از اين طريق ثروت جامعه را به صورت گنجهاى پنهان و مدفون در زير زمينها در ميآوردند. جامعهاى كه چنين افراد طمعكار و آزمند بر آنها حكومت نمايد، بهطور حتم در سراشيبى سقوط قرار خواهند گرفت. از اين جهت و جهات ديگر، استقلالشانمحدود و مقرر شد تحت الحمايه جامعه اسلامى در آيند.
قرآن در سورههاى بقره، نساء و مائده جرايم زيادى براى اهل كتاب قائل شده است، ولى در اين جا بيشتر روى «مرزنشناسي» آنان تكيه كرده است و علت آن روشن است؛ زيرا به طور حتم شيرازه جامعهاى كه گروهى در آن بر روى گنجها بيارامند، به زودي
1. مائده(5) آيه 62.