هر موجودى در جهان وظيفهاى دارد كه دست آفرينش مسؤوليت آن را بر دوش آن نهادهاست: جمادات و نباتات، زمين و آسمان، هر كدام وظيفه مخصوصى دارند كه بهخوبى از عهده آن برميآيند؛ ولى وظيفه موجودى كه دست آفرينش، عقل و خرد در نهاد او گذارده باشد، سنگينتر خواهد بود. در ميان اين طبقه، گروه مخصوصى، وظيفه بس خطيرترى دارند و آن گروه، علما و دانشمندان هستند؛ جمعيتى كه با قلم و بيان (احبار) و يا عمل و كردار (رهبان)، مردم را بهسوى خدا ميكشانند و گفتار و كردارشان راهنماى طبقات ديگر است و فساد و صلاح جامعه كاملاً، به صلاح و فساد آنان بستگى دارد. رهبر بزرگ مسلمانان در اينباره ميفرمايد:«صنفان من أمّتى إذا صلحا صلحت أمّتى و إذا فسدا فسدت: الأمراء و القّراء؛صلاح و فساد امّت من، به دو گروه وابستگى كامل دارد: زمامداران و دانشمندان».از اين نظر قرآن از جرايم اعمال علماى يهود و رهبان نصارا پرده برميدارد و دو كار آنها را يادآور ميشود: اول، اختلاس اموال مردم؛ دوم، جلوگيرى از پيشرفت آيين حق.
چگونه اموال مردم اختلاس ميگردد؟
اختلاس آنها از طرقى بود كه ذيلاً به آن اشاره ميشود:1. فروختن اوراق مغفرت. اين دو گروه چنان در دل پيروان زبون خود جاى كرده بودند كه مردم عوام چنين فكر ميكردند كه كليد بهشت و دوزخ در دست آنهاست و با گرفتن مبلغى، ميتوانند خانههاى بهشتى را در اختيار آنها بگذارند و دوزخ عاصيان و