منافق كارشكن - در سرزمین تبوک نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

در سرزمین تبوک - نسخه متنی

جعفر سبحانی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌ و غذاها و مركب‏ها به انبار ارتش تحويل داده شد، اعانه‏ها و كمك‏ها يك‏نواخت نبود؛ در ميان آنها اگر چهار هزار دينار وجود داشت، يك صاع خرما، كه تقريبا يك من خرماست، نيز به چشم مي‏خورد. رقم نخستين از آن مرد ثروتمندى به‏نام عبدالرحمان بن عوف بود و رقم دوم از آنِ يك مرد آبكش به نام ابوعقيل. وى دستمزد فعاليت روزانه خود را داده بود. زنان غيرتمند، با فرستادن طلا و وجوه نقدى ارتش را يارى كرده و پيامبر را از خود راضى مي‏ساختند.

حكومت اسلامى، كه در رأس آن پيامبر اسلام قرار گرفته بود، آن چنان مورد اعتماد و اطمينان قاطبه مسلمانان بود كه با يك اعلان عمومى، آن‏چه براى سفرى طولانى، در آن هواى گرم لازم بود و توانايى مسلمانان ايجاب مي‏كرد، جمع‏آورى شد و اين نقطه تاريخ براى ما درس عبرت است و مي‏رساند كه زيربناى اجتماع، همان اعتماد است و اگر حس بدبينى و بي‏اعتمادى در ميان جامعه حكمفرما باشد، محيط بشرى به جهنم سوزانى تبديل مي‏گردد.

منافق كارشكن

منافق بي‏ايمان و بي‏هدف نه به‏خدا ايمان آورده و نه به رسول او؛ نه سجاياى حميده دارد و نه از دارندگان فضايل خوشش مي‏آيد. او از اين ابراز احساسات سخت ناراحت شده و نيكوكاران را به‏جرم نيكوكارى، سخت مورد تعرض و مسخره قرار مي‏دهد، به جوانمردى مانند «ابوعقيل» كه نتيجه و دستمزد خود را در اختيار پيامبر گذارده بود، كنايه زده و مي‏گويد: «خدا هرگز به اين كمك ناچيز تو نيازمند نيست» و به افرادى كه كمك‏هاى قابل ملاحظه‏اى كرده بودند طعن ديگرى نثار مي‏كند. اين جمله‏ها از ضمير ناآگاه منافق حكايت مي‏كند. سرچشمه تمام اين‏گونه حرف‏ها، نداشتن ايمان و تقواست.

قرآن در آيه هفتادونهم همين سوره، به گروه لئيمى كه نيكوكاران را مورد تعرض قرار داده، وعده عذاب دردناك مي‏دهد. اين عناصر ناپاك به صدر اسلام اختصاص نداشته و در اجتماع ما نيز پيدا مي‏شوند. در نيمه‏هاى جنگ جهانى دوم، مرد پاكدل و

/ 293