‌ آيا براى خدا فرزندى هست؟ - در سرزمین تبوک نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

در سرزمین تبوک - نسخه متنی

جعفر سبحانی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌ آيا براى خدا فرزندى هست؟

30. «وَقالَتِ اليَـهُودُ عُـزَيْرٌ ابْنُ اللّهِ وَقالَتِ النَّصارَى المَسِـيحُ ابْنُ اللّهِ ذ لِكَ قَـوْلُهُـمْ بِأَفْواهِـهِمْ يُضاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللّهُ أَ نّى يُـؤْفَكُونَ؛

يهود گفتند: عزير پسر خداست، نصارا گفتند: مسيح فرزند خداست. اين گفتارى است كه آن را بر زبان‏هاى خود مي‏رانند. آنها در اين اعتقاد، از گفتار كسانى كه قبلاً كفر ورزيده‏اند پيروى مي‏كنند. خدا آنها را نابود كند و از رحمت خود دور سازد، چگونه از راه راست به‏سوى باطل منحرف مي‏شوند؟».

زندگانى «بنى اسرائيل» پر از حوادث پرشورى است كه تاريخ آن را ضبط كرده‏است. آنان فرزندان حضرت يعقوب هستند. نحوه زندگانى آنها در آغاز كار مانند ساير قبايل بدوى بود آن‏گاه تحت سرپرستى «فراعنه» مصر در آمدند و مردم مصر با آن‏ها مانند اسيران رفتار مي‏كردند، تا آن‏كه به‏وسيله موسى از چنگال اسارت رهايى جستند. موسى عليه‏ السلام آنان را از سرزمين مصر به سرزمين فلسطين آورد و مدتى رهبرى آنها را به عهده داشت. پس از وى امورشان به دست قاضيانى مانند يهود و جدعون اداره مي‏شد. تا اين‏كه دوره شاهان بني‏اسرائيل فرا رسيد و از ميان آنها ملوكى مانند طالوت و داود و سليمان و... برخاستند و به‏دنبال آنها انشعاب كشور و قدرت شروع گرديد و كم‏كم رو به

/ 293