2. انحراف مسيحيان
اصول انحرافاتشان را ميتوان در سه مطلب خلاصه نمود:الف) شرك و بشر پرستي. اعتقاد به اينكه مسيح خود خدا يا فرزند خداست و يا متّحد با اوست.ب) تحريف كتاب آسماني. بايد در فرصت مناسبترى از آن بحث نمود.ج) قتل مسيح را فداى معاصى بندگان دانستن. بدين بهانه، فكر ميكردند و ميكنند كه آنان پس از قتل عيسى در بههم زدن مرزهاى الهى آزادند، ولى در ميان اين انحرافات قرآن به انحراف اول اهميت بيشتر داده است و با تغييرات گوناگون عقيده آنها را درباره عيسى بيان نمودهاست:1. «وَقالَتِ النَّصارَى المَسِـيحُ ابْنُ اللّهِ؛1 نصارا گفتند: مسيح فرزند خداست».2. «لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قالُوا إِنَّ اللّهَ هُوَ المَسِـيحُ ابْنُ مَرْيَمَ؛2 بهراستى كسانى كه معتقد شدند كه خدا همان مسيحبنمريم است كافر شدند».3. «لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قالُوا إِنَّ اللّهَ ثالِثُ ثَلاثَةٍ؛3 محقّقا كسانى كه معتقد گشتند كه خدا سومين (پدر، پسر، روحالقدس) نفر است كفرورزيدند».جاى شك نيست كه مفاد اين سه آيه در برخورد اول با هم مختلف است؛ زيرا در1. توبه(9) آيه 30.2. مائده(5) آيه 72.3. مائده(5) آيه 73.