طرز مبارزه با دشمنان دوست نما - در سرزمین تبوک نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
از جمعيت فاسق راضى نميشود».
هر انقلاب و تحولى خواهناخواه، يك مشت ناراضى و گاهى كارشكن و اخلالگر بهدنبال دارد كه نتيجه قهرى تحولات و تبدلات است، خواه به نفع ملت باشد يا به ضرر آنها. زيرا لازمه هر انقلاب، عقب رفتن گروهى و سركار آمدن گروه ديگر است و بالطبع جمعيت عقب رفته براثر از دست دادن مقامات مادى و منافع شخصى، ناراضى و كارشكن از آب در ميآيند.
هرگاه رهبران انقلاب بخواهند تحولات خود را براساس رضايت عموم طبقات بنا كنند، اساسا نبايد دست به كارى بزنند و به همان وضع موجود بايد بسازند.
تحولى كه پيامبر گرامى صلّى الله عليه وآله در مهاجرت خود به مدينه بهوجود آورد، از اين اصل كلى مستثنا نبوده. او با اينكه براى نشر اصول آزادى و اصلاح اخلاق عمومى و بالا بردن سطح زندگى و مبارزه با بيدادگرى و... مبعوث شده بود با وجود اين از آغاز تمركز قواى اسلامى در مدينه، ناراضيهايى سر راه خود پيدا كرد كه بعدها بهنام «منافق» معروف گرديدند. يكى از سرجنبانان اين حزب عبداللّه بن ابى بود. پيش از تشريف فرمايى پيامبر اسلام طرحى در دست تصويب بود كه وى رئيس و فرمانرواى كل اوسيان و خزرجيان گردد، ولى با اسلام آوردن گروهى از آنها، اساس آن طرح متزلزل گرديد و با تشريف فرمايى پيامبر اصل موضوع از بين رفت.
اين مرد اگر چه بهظاهر اسلام آورده بود، ولى در باطن با تمام قوا ميكوشيد كه اساس حكومت نوبنياد اسلام را متزلزل سازد.
طرز مبارزه با دشمنان دوست نما
مبارزه با اين دشمنان دوستنما، دو حالت مختلف دارد تا آنجا كه قيافه واقعى و واقعيت افراد اين دسته شناخته نشدهاست، بايد پيوسته براى معرفى و رسوا كردن آنها مبارزه نمود و آنى ساكت ننشست و هرگز شايسته نيست جمله «الباطل يموت بترك ذكره؛ اهل باطل با فراموش كردن و بياعتنايى از ميان ميروند» سند خاموشى و بيعنايتي