باديهنشينان عزلت و انزوا انتخاب كرده بودند، اين چنين خطاب ميكند:
«و الزموا السواد الأعظم؛ فإنّ يداللّه مع الجماعة، و إيّاكم و الفرقة؛ فإنّ الشاذّ من الناس للشيطان كما أنّ الشاذّ من الغنم للذئب؛
به اجتماعات بزرگ بپيونديد؛ چون دست خدا با اجتماعات است و از عزلت و تكروى بپرهيزيد تكروان اجتماع، به دام شيطان ميافتند، چنانكه گوسفند بازمانده از گله، طعمه گرگ ميگردد».
گروه ديگر از باديهنشينان، روى عوامل خاص به خدا و سراى ديگر ايمان آورده و زكات را براى تقرب به خدا، نه خسارت و غرامت ميدانند. خداوند آنها را در پوشش رحمت خود قرار ميدهد، چنانكه درباره آنان ميفرمايد: «وَمِنَ الأَعْرابِ مَنْ يُـؤْمِنُ بِاللّهِ وَاليَوْمِ الآخِرِ وَيَتَّـخِذُ ما يُنْفِقُ قُرُباتٍ...».
گروه سوم، پيشگامان در ايمان از مهاجر و انصارند و مقصود كسانى هستند كه پيش از جنگ «بدر» به پيامبر گرويده و او را در موقع تنهايى يارى كردهاند. بهطور مسلم اين گروه، براثر سبقت در اسلام و ايمان، رضايت خدا را جلب كرده و در پوشش رحمت او قرار گرفتهاند، چنانكه ميفرمايد: «والسّابِقُونَ الأَوَّلُونَ مِنَ المُهاجِرِينَ وَ الأَنْصارِ».
قرآن اين گروه را با جمله «وَالَّذِينَ اتَّـبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ» معرفى ميكند. «تابعين» در اصطلاح محدثان به گروهى گفته ميشود كه پيامبر را درك نكرده، اما صحابه او را