«لا إِكْراهَ فِى الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الغَيِّ؛1
در پذيرفتن دين (اسلام) اكراه و الزامى نيست؛ زيرا طريق هدايت و ضلالت از هم تميز داده شده است».
ولى اگر پيروان آيينهاى آسمانى بخواهند در كشورهاى اسلامى زندگى كنند، بايد جزيه بپردازند؛ چيزى كه از آنها به عنوان «جزيه» دريافت ميگردد، در مصالح آنها خرج ميشود و مسلمانان در برابر اين وجه ناچيز، حفاظت جان و مال آنان را بر عهده ميگيرند.
البته اين كه ميگوييم تمام آيينهاى آسمانى به خداى يگانه و معاد و رستاخيز اعتراف دارند، مقصود اين است كه اساس تمام آيينها و هدف تمام برگزيدگان اين بوده و دين واقعى تمام اهل كتاب، روى اساس توحيد و معاد گذارده شده است و اين مطلب با آن منافات ندارد كه بعدها گروهى روى اغراض شخصى و يا بهواسطه جهالت و نادانى، در اساس آيين خدا، دست برده و توحيدى را، كه بزرگ پيشواى مسيحيت در راه آن فداكارى كرده، با شرك آلوده كرده باشند، چنانكه خود قرآن در آيههاى 30 و 31 اين سوره به آن تصريح كرده است.
يكى از طرحها و آرمانهاى بزرگ پيامبر اسلام اين بود كه مجموع جهان بشرى را زير پرچم و دولت واحدى به نام«اسلام» در آورد و بر مجموع جهان، دولتى كه به نام خدا و رسالت او تأسيس ميگردد، حكومت كند. پيامبرگرامى به گونهاى اين طرح را در شبه جزيره عربستان پياده كرد و دولت اسلامى را، كه مسلمانان و ديگر اقليتهاى مذهبى در آن زندگى ميكردند، پايهگذارد. وى نه تنها در زمان قدرت و نيرومندى خود، داراى چنين فكر و طرح گرديد، بلكه از روز نخست، به جامعه اسلامى چنين نويدى ميداد و در آغاز بعثت ميفرمود:
1. بقره(2) آيه 256.