عقائد اسلامی در پرتو قرآن عقل و حدیث

جعفر سبحانی‏

نسخه متنی -صفحه : 326/ 267
نمايش فراداده

حيات برزخي

آيات قرآن و احاديث اسلامى و دلايل تجربى به روشنى دلالت دارند كه مرگ انسان به معناى فناى حقيقى نيست، بلكه معناى جدايى روح ازبدن عنصرى مادى و تعلق آن به بدن لطيف تر است.

شايسته است به برخى از آيات كه روشنگر حيات برزخى انسان است اشاره كنيم:.

1. وَ لا تَقُولُوا لِمن يُقتَلُ فى سَبيلِ اذ اَموات بَل اَحياء وَلكن لاتَشعُرُونَ؛(8).

به افرادى كه در راه خدا كشته مى شوند مرده نگوييد آنان زندگانند، ولى شما درك نمى كنيد.

در آيه ديگرى نه تنهابه زنده بودن آنان تصريح مى كند، بلكه آشكارا مى رساند كه آنان در آن جهان روزى مى خورند و به فضل و كرم خدا خوش حالند.

2. وَ لا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا فى سَبيل اذِ اَمواتاً بَل اَحياء عِندَ رَبِّهِم يُرزَقُونَ؛.

3. فَرحينَ بِما آتاهُمُ اذ مِن فَضله وَ يَستَبشِرُونَ بِالَّذينَ لَم يَلحَقُوا بِهِم مِن خَلفِهِم اَى خَوف عَلَيهِم وَ لاهُم يَحزَنُونَ؛(9).

افرادى را كه در راه خدا كشته مى شوند مرده مپندار، بلكه زندگانند كه در نزد پروردگارخود روزى مى خورند.

به آن چه كه خداوند از فضل خود به آنان داده است خوش حالند و به كسانى كه هنوز به آنان نپيوسته اند، بشارت مى دهند (يا ازسرنوشت كسانى كه هنوزبه آنان نپيوسته اند شادمانند) كه نه بيمى دارند و نه غمگين مى شوند.

اين آيات نه تنها به زنده بودن آنان تصريح مى كند، بلكه از آثار جسمى و روحى حيات كه همان روزى خوردن و شادمان گرديدن است خبر مى دهد، البته اين آيات درباره شهيدان راه خداست و حكايت ازحيات برزخى آنان مى كند.

4. حَتّى اذا جاءَ اَحَدَهُمُ المَوتُ قالَ رَبِ‏ّ ارجِعُونِ لَعَلّى اَعمَلُ صالحاً فيماتَرَكتُ كَه اِنَّها كَلِمَة هُوَ قائِلُها وَ مِن وَرائِِهِم بَرزَخ اِلى يَومِ يُبعَثُونَ؛(10).

هنگامى كه مرگ يكى ازآنان فرا رسد، مى گويد: پروردگارا! مرا باز گردان، شايد در مورد (اموالى) كه ترك كرده ام عمل شايسته اى انجام دهم. هرگز (بازگشتى نيست) اين سخنى است كه وى گوينده آن است؛ پشت سرآنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته شوند.

ظاهر آيه مى رساند كه براى ايشان، پس ازمرگ حد فاصل و حايلى است ميان زندگى دنيا و روزرستاخيز و انسان در اين حد فاصل باقى مى ماند، در اين صورت بايد علاوه بر بدن و جسم كه در اين حد مى پوسد و متفرق مى گردد، براى انسان واقعيتى باشد كه بتوان گفت وى در اين حد فاصل مى ماند و اين واقعيت همان روح و روان است.

گذشته براين، ظاهراً آيات، مربوط به مشركان منكر رستاخيز است و جاى اين سؤال است كه چرا اين گروه چنين آرزو مى كنند كه بار ديگر به اين جهان بازگردند به خاطر اين كه در لحظات مرگ، جايگاه خود را در برزخ مشاهده مى كنند و ازسرنوشت رقت بار خود آگاه مى شوند و اگر در چنين لحظات چيزى براى آنان آشكار نمى شد، جهت نداشت كه گروه منكر رستاخيز، آرزوكنند كه بارديگر به اين جهان باز گردند و عمل صالح انجام دهند.