محاسبات دقيق فلسفى اثبات مى كند كه تعدد آفريدگار سبب فساد و اختلال در دستگاه آفرينش مى گردد و در قرآن مجيد نيز به اين برهان اشاره شده است. اينك بيان آن:.
هرگاه بر زمين و آسمان دو آفريننده حكومت كنند، دو صورت فرض مى شود:.
1. دو خداى مماثل و همانند يك ديگر؛.
2. دو خداى متباين كه با يك ديگر اختلاف و تباين كلى داشته باشند.
هر گاه مماثل هم باشند، مانند دو انسان كه براثر شباهت كامل و جهت اشتراكى كه در ميان آن دو وجود دارد مثل و همانند يك ديگر شمرده مى شوند، در اين صورت همان طور كه در دليل نخست توضيح داده شد لازمه اش اين است كه خدا مركب از دو جزء باشد، يك جزء مشترك كه هر دو دارند و يك جزء غير مشترك، و تركيب ملازم با احتياج است و احتياج با خدا بودن سازگار نيست.
بنابراين بايد فرض دوم را، يعنى دو خداى متباين كه بين آن دو هيچ وجه اشتراك و شباهتى نباشد مورد بحث قرار دهيم.
ناگفته پيداست كه آثار و افعال دو موجود مباين، بايد مانند ذات خود آنها مباين و مخالف باشد؛ زيرا متصور نيست كه دو موجود متباين كه كوچك ترين نقطه اشتراك و وحدتى ميان آنها موجود نيست از نظر افعال و آثار يك سان و يك نواخت باشند. هرگاه چنين دو خدايى بر جهان آفرينش حكومت كنند، تدبير هر كدام مباين و مخالف ديگرى خواهد بود و نتيجه دو تدبير مخالف، به هم خوردن نظم و از هم گسيختگى روابط و بروز اختلاف در دستگاه آفرينش است. قرآن مجيد هم در اين زمينه مى فرمايد:.
لو كان فيهما آلهة اى اذ لفسدتا...؛(3).
اگر در زمين و آسمان خدايانى جز خداى واحد بود، زمين و آسمان تباه مى شد.