(و منها) حق الاختيار [1] در صورتى كه زوج اسلام بياورد در حالتى كه زياده از چهار زن داشته باشد يا در حالتى كه جمع بين الاختين نموده باشد و هم چنين در صورتى كه زوج يكى از زوجاتش را بلا تعيين مطلقه نموده باشد و قبل از اختيار، زوج بميرد چون اينها حقوقى هستند قائم به عنوان زوج و زوجه پس قابل انتقال به وارث نخواهد بود.
(و منها) حق الحضانة كه حق خصوص مادر است تا زمان كبارت اولاد در صورت نبودن پدر. و اما در حياة پدر پس در پسر تا دو سال است [2] و در دختر تا هفت سال مادامى كه مادر شوهر نكرده باشد.
(و منها) حق المارّه [3] به شرائطى كه در محلش مذكور است چون حق عنوان مرور كننده است.
(و منها) حق ولاء ضمان الجريره على المشهور چون حقى است از براى ضامن جريره به عنوان أنه ضامن.
(و منها) حق السبق در مثل مسجد و مدرسه و رباط چون اين گونه حق، حقى است از براى موقوف عليهم ما دام الحيوة و بقاء الشخص و العنوان.
از جهت آن كه مرجع آنها به
[1] حق بودن اينها محل تأمل است و طلاق غير معينه صحيح نيست بنا بر اقوى. [2] با شرائطى كه در محل خود مذكور است و در صورتى كه از شير بريده شده باشد حق ساقط نمىشود على الاحوط و حق حضانت اگر چه در صورت فوت مادر يا پدر است و يا فوت هر دو با خويشاوندان است به نحوى كه در محل خود مذكور است. لكن به نحو ارث نيست. [3] جائز است شرعاً از براى مرور كننده با شرائطش خوردن لكن حق نيست و قابل اسقاط و نقل هم نيست.