دروغ

نسخه متنی -صفحه : 28/ 17
نمايش فراداده

2. اصلاح بين مسلمانان

دومين موردي كه دروغ گفتن در آن، بازخواستى را در قيامت براى گوينده به دنبال نخواهد داشت و از موارد جواز دروغ به شمار مى‏آيد، مساله «اصلاح ذات البين» است. هنگامى كه دروغ باعث حل اختلاف و ايجاد صلح و آشتى بين دو مسلمان حل شود، از نظر شرعى جايز بوده، حرام نيست. در سخنان حضرت صادق عليه السلام آمده است:

الكلام ثلاثه صدق و كذب و اصلاح بين الناس.(43)

كلام سه قسم است: «راست» و «دروغ» و «كلامى كه باعث حل اختلاف بين مردم مى‏شود».

البته منظور از قسم سوم آن است كه «دروغى» گفته شود تا اختلاف بين دو مسلمان حل شود؛ ولى از آنجا كه اين «دروغ»، حسنى عرضى يافته است و حرام شمرده نمى‏شود، در عرض قسم دوم قرار داده شده و با عنوان كذب ناميده نشده است.

در اين جا هيچ اضطرارى وجود ندارد؛ اما رابطه برادرى اسلامى اقتضا مى‏كند كه انسان در برخورد با اختلاف‏هاى مسلمانان بى‏تفاوت نباشد. در اينجا سبب جواز دروغ، صلاح جامعه اسلامى است.

پيامبر اكرم صلّى الله عليه وآله وسلّم به حضرت على عليه السلام وصيت فرمود:

ان الله احب الكذب في الصلاح و ابغض الصدق فى‏الفساد.(44)

همانا خداوند دروغ به مصلحت و خير را دوست دارد و از راستى كه فساد در پى‏داشته باشد، متنفر است؛ البته رعايت مقدار و ميزان لازم براى ايجاد صلاح، ضرورت است و نبايد از حد لازم تجاوز كرد؛ چرا كه تجاوز از حد لازم، انسان را به خوى دروغگويى مبتلا مى‏كند.

حضرت صادق عليه السلام مى‏فرمايد:

المصلح ليس بكذاب.(45)

اصلاحگر سرشت دروغگويى ندارد.

آنچه از روايت پيشين مى‏توان فهميد اين است كه انسان به بهانه اصلاح جامعه، و ايجاد صلح و آشتى بين دو مسلمان، مجاز به دروغگويى بى‏جا و بى‏اندازه نيست؛ بلكه بايد ميزان لازم را رعايت كند.