و اين كه خود ايرانيان به استقبال مسلمانان رفتند و پيشاپيش زمينه ورود اسلام به ايران را فراهم كردند.
ييادآور مى شود: افزون بر اين خود آقاى معين در جاى ديگر همين كتاب به اين سخن پاسخ داده و نوشته است:
(پس از آن كه فرمان زياد در آزار و بى اعتنايى به غيرمسلمانان خوانده شد... مسلمانان سيستان با اين فرمان زياد به مخالفت بر خاستند و گفتند اين فرمان برخلاف سيرت پيغمبر و خلفاى راشدين است و بر ضدّ تعليمات اسلامى است. مسأله به خود خليفه كه در شام بود ارجاع شد جواب آمد كه زردشتيان (معاهد) مى باشند و خون و مال (معاهد) محترم است وكسى حق تعرض به آنها را ندارد...)(42)
استاد در ادامه از كتاب آقاى معين به نقل از تاريخ سيستان نمونه آورده كه:
(گبران بسيارى در آن ديار بر اثر نيكويى سيرت فرماندهان عرب مسلمان شدند.)
پاسخ به پرسشهاى دينى و از ميان بردن شبهه ها و بدانديشيها نيازمند آگاهيها و مقدماتى است كه بدون فراهم آمدن آن شايسته نيست كس بر آن جايگاه تكيه زند. كسى توانايى دارد به نقد افكار و رد و قبول انديشه ها بنشيند كه نقّاد سخن باشد. آن كه بى ساز و برگ به جنگ مى رود شكست مى خورد و زيان نيمه عالم بيش از سود اوست.
كسى كه خود اسلام را نمى شناسد به جاى آن كه آن را به ديگران بشناساند و تيرگيها را از ذهنها بزدايد مردم را گمراه تر خواهد ساخت.