امروز و در عصر جديد وظيفه حوزه ها امروزى كردن پاسخها و هماهنگى آنها با زبان روز است.
آگاهى ژرف استاد از سير تحول دانش و ريشه يابى مفاهيم اسلامى و نيز سرگذشت شبهه ها و پرسشهاى دينى او را توانا ساخت تا سرچشمه التقاط ها و تحريفها و دگرديسيها را در مفاهيم و فرهنگ اسلامى به جامعه نشان دهد و بستر تاريخى رويدادها را به درستى بنماياند.
نمونه هاى زنده اى از ريشه يابى تاريخى مسائل و پرسشها و تحريفها را استاد در مباحث مربوط به تاريخ كربلا به بحث گذاشته و نيز در گفتاگوييهاى فقهى به تناسب تاريخچه بحثها و اصطلاحات را بررسى كرده و سرچشمه تاريخى شبهه ها را روشن ساخته است. در اين باره ايشان در بررسى فراز و نشيب خردگرايى در فقه و سرچشمه و انگيزه هاى پديد آمدن اخبارى گرى در روزگار صفويه نكته هاى نو و جالب ارائه كرده است.
استاد شناسنامه انديشه هايى كه در حوزه دين فلسفه جامعه شناسى و... ابراز مى شد مى دانست كه ازكيست چه وقتى ارائه شد و چرا؟
(چه بسيار كتابى در اطراف تاريخ اسلام و يا جامعه شناسى دين به دست استاد مى رسيد و ايشان پس از مطالعه مى گفت: اين فصل كتاب از كدام جامعه شناس امريكايى است و فلان بخش از فلان انديشه ور فرانسوى و اين سخن مربوط به دوره معاصر و آن نكته برخاسته از سده پيشين است.)(17)
وى با ريشه يابى مسائل شبهه ها را از ريشه و بُن مى نماياند و اسلام خالص و ناب را از ناسره ها جدا مى كرد.
توجه به اولويتها: استاد در پژوهشهاى علمى به دنبال اولويتها بود براى سرگرمى و تفنن و يا فضل فروشى و خودنمايى چيزى نمى نوشت و هر آنچه را مى دانست به زبان نمى آورد. او نيازها را در نظر مى گرفت كه چه كارى مهم