شهيد مطهرى در بررسى پرسشها و شبهه ها به سراغ ريشه ها و انگيزه هاى پيدايش آنها مى رفت و خاستگاه آنها را در دنياى معاصر و يا در فرهنگ كهن پى مى گرفت و سير تحول آن را در ادوار تاريخ تا روزگار معاصر دنبال مى كرد و مسأله را از ريشه و بُن به سامان مى رساند. ايشان در بررسى شبهه هاى مادى گرايان نسبت به دين و نيز مسأله قضا و قدر اين نكته را به دست مى دهد كه اين مسائل نوپيدا نيستند بلكه بسيارى از اينها از روزگار گذشته و پيش از اسلام در جامعه و جود داشته و در گذر از فرهنگها و زمانها به اشكال گوناگون جلوه كرده اند و در هر منطقه جامه سازوار با آن را پوشيده و علما در هر دوره سازوار با آن پاسخ داده و اين تبليغات و شگردهاى دشمنان است كه آن را به صورت شبهه جديد و بى پيشينه به عرضه آن پرداخته اند.