صفحهى 207
زن مرده بعد از سرد شدن موجب غسل مسّ است لكن با غسل جنابت تداخل مىكند.
مس مقتول به قصاص يا حد هر گاه غسل كرده باشد پيش از مقتول شدن، موجب غسل نيست.
مسّ ناف طفل كه بريده شود موجب غسل نيست.
هر گاه عضوى از اعضاى زنده خشك شود و روح از آن خارج شود بالمرّه مادامى كه متصل به بدن است مسّ آن موجب غسل نيست. و هم چنين است هر گاه عضوى از اعضاء آدمى قطع شود لكن به پوست متصل باشد مثلًا. بلى! هر گاه منفصل شود، مسّ آن موجب غسل است. هر گاه مشتمل بر استخوان باشد.
مسّ ميت ناقض وضوء است پس واجب است وضوء بگيرد با غسل آن.
كيفيت غسل مسّ ميت مثل غسل جنابت است مگر آن كه وضوء نيز بايد بگيرد.
واجب است اين غسل به وجوب شرطى از براى هر غايت كه مشروط است به وضوء و حدث مانع آن است و به وجوب شرعى نيز، اگر آن غايت واجب باشد و وجوب او غيرى است نه نفسى.
جايز است از براى مس كننده ميت پيش از غسل داخل شدن در مساجد و مشاهد و مكث در آنها و قرائت عزائم و مقاربت با او اگر زن است پس حال مسّ، حال حدث اصغر است مگر آن كه مسّ، واجب دارد غسل را براى نماز.
حدث اصغر و اكبر در اثناء اين غسل ضرر نمىرساند به صحت آن بلى! اگر مسّ كرد ميتى را در اثناء آن واجب است كه غسل را از سر گيرد.
تكرار در مسّ موجب تكرر غسل نيست هر چند ميت متعدد باشد مثل جنابت و ساير احداث.
در ايجاب مسّ، غسل را فرق نيست ما بين اين كه با رطوبت باشد يا با خشكى. بلى! در نجس شدن شرط است كه با رطوبت باشد بنا بر اقوى. پس مسّ ميت بدون رطوبت با خشكى، موجب شستن ماس نيست چه ميت انسان باشد يا غير انسان. اگر چه احوط است خصوصاً در ميت انسان. و فرق نيست در نجاست با رطوبت ما بين اين كه قبل از سرد شدن باشد يا بعد از آن، پس مسّ ميت گاهى موجب غسل و غَسل هر دو است و آن در وقتى است كه