غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی

عباس قمی؛ مصحح: علی رضا أسداللهی فرد

جلد 1 -صفحه : 443/ 403
نمايش فراداده

‌صفحه‌ى 404

قادر شود بر نماز نشسته، واجب است بنشيند يا مستلقى قدرت بر اضطجاع به هم رساند، واجب است انتقال به آن و در حال انتقال، ذكر و قرائت را ترك كند تا مستقرّ شود.

مسأله 27

اگر بعد از قرائت نشسته، قادر بر قيام شود بايد برخيزد و از قيام به ركوع رود و اعاده‏ى قرائت لازم نيست. و هم چنين است اگر در اثناء قرائت، قدرت بر قيام پيدا شود برخيزد و بقيه‏ى قرائت را بخواند و از سر گرفتن لازم نيست. و اگر در حال ركوع، قدرت بر قيام به هم رساند پس اگر ذكر ركوع تمام نشده، خم خم بلند شود تا به حد ركوع قيامى رسد و جايز نيست برخيزد. و از قيام به ركوع رود ثانياً، زيرا كه زيادى ركوع مبطل نماز است. و اگر ذكر ركوع تمام شده باشد براى قيام، بعد از ركوع برخيزد. و اگر قدرت بر قيام بعد از سر بلند كردن از ركوع حادث شود، واجب نيست برخيزد و از قيام به سجده رود زيرا كه نشستن بعد از ركوع به جاى قيام حاصل شده و مجزى از قيام است لكن احوط قيام است.

مسأله 28

اگر از قيام به ركوع رود و در ركوع عاجز شود از ركوع قيامى، پس اگر ذكر تمام شده بنشيند و به سجده رود. و اگر قبل از ذكر باشد به همان حال ركوع، سرازير شود تا به حد ركوع جلوسى رسد و ذكر آن را بگويد.

مسأله 29

واجب است استقرار بدن در حال قرائت و تسبيحات و در حال ذكر ركوع و سجود، بلكه در تمام افعال نماز و اذكار آن، بلكه در حال قنوت و ساير اذكار مستحبه مثل تكبيرات ركوع و سجود نيز استقرار معتبر است. بلى، اگر تكبيرات را در حال عدم استقرار به قصد ذكر مطلق بگويد نه به قصد وظيفه‏ى نمازى، ضرر ندارد و اگر به قصد وظيفه‏ى نمازى در حال خم شدن براى ركوع يا سجود بگويد، صحت آن مشكل است. پس بهتر آن است كه به قصد ذكر مطلق بگويد مانند ساير اذكار مستحبه چون تسبيح و تهليل. بلى، محل «بحول اللَّه و قوته اقوم و اقعد.» گفتن حال برخاستن است و استقرار در آن معتبر نيست.

مسأله 30

كسى كه نشسته نماز مى‏خواند مخيّر است هر قسمى بخواهد بنشيند. بلى، مستحب است كه رانها و ساقهاى خود را بلند كند و قبل از ركوع آنها را