غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی

عباس قمی؛ مصحح: علی رضا أسداللهی فرد

جلد 2 -صفحه : 440/ 172
نمايش فراداده

برگشتن اگر رسيدن به حدّ ترخّص پيش از زوال و رسيدن به منزل بعد از آن باشد و مفطر به عمل نياورده باشد احتياط به روزه‏ى آن روز و قضاء آن ترك نشود.

مسأله 2

گذشت كه هر جا تكليف او اتمام در نماز است بايد روزه بگيرد و هر جا كه تكليف او قصر است بايد افطار كند و لكن استثناء شده از آن سه مورد: «اول» مسافرى كه در چهار جا مخيّر است در نماز بين اتمام و قصر، معيّن است بر او افطار روزه. «دوم» كسى كه بعد از ظهر مسافر شود روزه بايد تمام كند با آن كه نماز را به قصر مى‏خواند. «سوم» كسى كه بعد از ظهر به وطن يا محل اقامه برسد بايد نماز تمام بخواند با آن كه مفطر است.

مسأله 3

كسى كه در ماه رمضان سفر كند جايز نيست افطار نمايد مگر بعد از رسيدن به حدّ ترخّص و اگر پيش از آن افطار كند گناه كرده و قضاء و كفاره بر او واجب است.

مسأله 4

در رمضان سفر كردن هر چند به قصد فرار از روزه باشد جايز است به خلاف روزه‏هاى واجب معيّن غير از رمضان كه سفر كردن در آن جايز نيست بنا بر اقوى مگر با ضرورت چنانچه اگر مسافر باشد واجب است با امكان، قصد اقامه كند تا بتواند روزه بگيرد.

مسأله 5

ظاهر آن است كه سفر كردن در ماه رمضان پيش از گذشتن بيست و سه روز از آن مكروه باشد مگر براى حج يا عمره يا براى مالى كه از تلف آن بترسد يا براى برادرى كه بترسد اگر سفر نكند هلاك شود.

مسأله 6

كسى كه در ماه رمضان بر او افطار جايز باشد مكروه است بر او در روز پر خوردن و پر آشاميدن و جماع كردن، بلكه احوط ترك جماع است هر چند اقوى جواز آن است.

فصل سوم [كسانى كه مى‏توانند روزه نگيرند]

بدان كه در ماه رمضان چند كس هستند كه جايز است افطار كنند بلكه براى بعض آنها افطار واجب است: «اول و دوم» مرد پير و زن پير در صورتى كه روزه بر آنها متعذّر يا حرج و مشقت دارد جايز است افطار كنند ولى در صورت مشقت بلكه در صورت تعذّر نيز واجب است بدل هر روزى مدّى از طعام، كفاره دهند و احوط دو مُدّ است و دادن گندم بهتر است. و اگر بعد از آن بتوانند، قضاء روزه واجب است بنا بر اقوى. «سوم» كسى كه درد عطش داشته باشد بايد افطار كند چه از تحمّل عطش عاجز باشد يا بر او شاق باشد و واجب است كه بدل هر روزى يك مد صدقه دهد و احوط دو مد است چه اميد زوال آن مرض داشته باشد يا نه. و اگر متمكن شود احوط بلكه اقوى وجوب قضاء آن است چنانچه احوط آن است كه مقدار ضرورت آب بياشامد. «چهارم» آبستنى كه وضع حمل او نزديك باشد و روزه بر او يا بر حمل او مضرّ باشد كه بايد افطار كند و از مال خود بدل هر روزى يك مد يا دو مد صدقه دهد و بعد از آن روزه را قضاء كند. «پنجم» زن شير دهنده كه شير او كم باشد و روزه به او يا به طفل او