نيز در اين آيه وَ إِنْ يُهْلِكُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَ ما يَشْعُرُونَ اين ماده بكار برده شده است و منظور همان هلاكت نفس و تباهى انديشه و جان است، پس هلاكت و تباهى يك مفهوم عمومى به معناى ضد حيات است و حيات هر چيزى موقعيت مناسب به خود در جريان طبيعى و انسانى مىباشد. بنا بر اين، هلاكت يعنى موقعيت از دست رفته يك حقيقت كه خواه به مقتضاى طبيعت به آن موقعيت شايسته بوده است يا به مقتضاى هدفگيرى- هاى انسانى در زندگانى خود.
پس اخلال در انديشه، هلاكت انديشه است.
اختلال در روان، هلاكت روان است.
بدينسان هلاكت يك معناى عمومى است كه شامل:
تباهى فرد، جامعه از نظر حقوقى، اخلاقى، دينى، اقتصادى، تعليم و تربيتى، سياسى مىباشد.
و همه اين هلاكتها از نظر قرآن مطابق آيه گذشته:
وَ لا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ محكوم و منهى خواهد بود.
و از همين جا بايستى اين حقيقت را استفاده كنيم كه چون مقصود از ممنوع بودن افتادن در هلاكت عبارتست از ايجاد وسائل حيات (مقابل هلاكت) و از بين بردن عوامل