ارگان، گرفته شده است به معناى خطكش است كه براى كشيدن خط استعمال مىشده است ولى بعدها به معناى قضيه كليهاى كه مدرك موارد معين در حكم قانون مىباشد بكار برده شده است. طريق يك مفهوم عموميست و آن مسافتى را مىگويند كه ميان نقطه حركت و مقصد قرار گرفته است.
آن چه كه مورد استعمال معموليست چهار كلمه «دليل، قاعده، اصل و قانون» مىباشد و در اصطلاح حقوق و فقه اسلامى مفاهيم مشخصى دارند.
اصطلاح دليل در فقه اسلامى بطور كلى با همان معناى لغويش كاملا موافق است و به معناى رهنما يا اثبات كننده موضوع و يا حكم مىباشد.
روشنترين و اصيلترين دليلها عبارتست از قطع به واقع «1» كه با كلمات مختلفى بيان مىگردد مانند يقين و جزم و علم و غير ذلك. در صورت قطع به يك واقع گويى انسان قاطع خود واقعيت را، خواه موضوع و خواه حكم، دريافته است
(1). قطعيت پيدا كردن در مورد يك واقعيت.