میرزا جواد آقا ملکی مردی از ملکوت

احمد لقمانی

نسخه متنی -صفحه : 140/ 115
نمايش فراداده

«من چيزى از شما دريغ نكرده‏ام، اگر كوتاهى كنى از خودت است».


  • جمال يار ندارد حجاب و پرده ولى غبار ره بنشان تا نظر توانى كرد

  • غبار ره بنشان تا نظر توانى كرد غبار ره بنشان تا نظر توانى كرد

(1)

اميد آن كه از روح بلند آن فرزانه عارف، نور صفا و انسانيت بر جان ما بتابد و بتوانيم از بركات معنوى و عرفانى وى، شكوفه‏هاى دانش و بينش بر شاخسار وجود خود بنشانيم و عطر اخلاق و عرفان بر پهنه هستى خويش بيفشانيم، چرا كه:


  • علم نبود غير علم عاشقى سينه گر خالى ز معشوقى بود صرف شد عمرت به بحث و نحو و صرف سينه خود را برو صد چاك كن دل از اين آلودگىها پاك كن

  • ما بقى تلبيس ابليس شقى سينه نبود كهنه صندوقى بود از اصول عشق هم خوان يك دو حرف دل از اين آلودگىها پاك كن دل از اين آلودگىها پاك كن

(2)

(1). سخنرانى مرحوم شالچى (برگردان از نوار).

(2). فرزانه والا گوهر، شيخ بهايى.