میرزا جواد آقا ملکی مردی از ملکوت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

میرزا جواد آقا ملکی مردی از ملکوت - نسخه متنی

احمد لقمانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كجا دانستيد؟ آن شخص در همان حال كه به سرعت به سوى درِ غربى شيخان مىرفت، صورت خود را برگردانيد و نيمرخ به سوى من نمود، گفت: ما مشترىهاى خودمان را مىشناسيم.(1)

يكى از شاگردان شايق و علاقه‏مند مرحوم حاج ميرزا جواد آقا، مرحوم «حاج ميرزا عبداللّه شالچي» است. وى درباره نورانيت و آثار ملكوتى آرامگاه استاد خويش مىفرمايد:

سر قبر ايشان برويد و حوايج خود را بخواهيد، نتيجه مىگيريد. من هر وقت حاجتى داشته باشم سر قبر ايشان مىروم. روزى خطاب به استاد كرده گفتم: شما در حال حيات خود به من لطف داشتيد، الان كه روحتان روشن‏تر است مرحمتى فرماييد!

شب شنبه خواب ديدم كه در محضر حاج ميرزا جواد آقا هستم، سلام كردم، جواب دادند، فرمود: بيا بالا. رفتم بالا و ايستادم. مقدارى فاصله داشتيم. فرمود: بيا جلو! من مقدارى رفتم تا فرمان وى را اطاعت كنم و از سويى ايستادم تا ادب كرده باشم. باز فرمود: جلوتر بيا! و چندين بار تكرار فرمود و من آن‏قدر جلو رفتم كه زانوى من به زانوى او وصل شد. دو زانويش را باز نمود و ناگاه شروع كرد نگاه كردن به من. نگاه‏هايى كه حس مىكردم با لحظه لحظه آنها اثرى ژرف و چشمگير در وجودم مىگذارد و مرا با چشم‏هايش «تجريد» مىكند. بعد از آن فرمود بلند شو. پس ادامه داد: روزى 35 مرتبه اناانزلنا و 65 بار قل هو اللّه احد بخوان. در لحظه آخر اين جمله را به من فرمود:

(1). كيهان انديشه، ش 8، «مصاحبه با آية اللّه حسن زاده آملي».

/ 140