فصل هشتم:تكبير پرواز
ملكى در ملكوت
آن روز خورشيد با نگاهى ديگر بر پهنه آفرينش نگاه مىكرد. گلخندههاى آرامشبخش بر وجود انسانها مىروييد. روز شادى بود و نسيم محبّت مىوزيد. صبح باطراوتى ديگر آغاز شده بود و خود را براى جشن آماده مىكرد.بعضى از مردم به دنبال بركات اين روز، غبار راه از خود شسته، آماده بودند تا آن را «عيد قربان» واقعى سازند و از «ديدار» حقيقى بهره جويند. گويا اينان سرزمين پاك وجود خود را بسان «مِني» دانستهاند، جايى كه بايد «حيوان هوسها» را در آن ذبح كرده، به توفيق «لقاء اللّه» نايل آيند و از عيد واقعى بهرهمند شوند.... عالم فرزانه مرحوم حاج آقا حسين فاطمى درباره «عيد واقعي» و «لقاى حقيقي» در آن روز چنين مىگويد:روز پنجشنبه، عيد قربان(1) بود. صبح به مسجد جمكران رفته، قبل از(1). روز يازدهم ماه ذيحجه سال 1343قمرى.