چرا كوتاهى مىكنى؟! - میرزا جواد آقا ملکی مردی از ملکوت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

میرزا جواد آقا ملکی مردی از ملکوت - نسخه متنی

احمد لقمانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اخلاق مرحوم حاج ميرزا جواد آقا، خاطره روزى از روزهاى درس آن استاد فرزانه را اين گونه بيان مىكند:

دو ساعت به غروب بود كه ايشان براى تدريس درس اخلاق به مدرسه فيضيه تشريف آوردند، در بحث آن روز اين آيه قرآن مطرح شد:

«إنَّ اَلَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللّه‏ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ...(1)».

بعد از آن اين جمله را فرمود: از دنيا نرفتم و در وادى السّلام نجف با چشمان خودم ديدم كه ارواح مؤمنين دور هم حلقه زده‏اند.(2)

چرا كوتاهى مىكنى؟!

مرحوم حاج ميرزا عبداللّه‏ شالچى انسان وارسته و عاشقى بود، كه ده‏ها سال پس از وفات استادش مرحوم ملكى تبريزى (قدس سره) در دورى وى اشك غم مىريخت و مىگفت: روزى استادم مرحوم حاج ميرزا جواد آقا مرا خواست، در تنهايى دستورهايى داد و فرمود: اين كارها را بكن.

آن وقت ايّام جوانى بود و كثرت خواب و سهل‏انگارى و غفلت. دستورهاى ايشان را جدّى نگرفتم و مسامحه كردم. چندى بعد نزد ايشان رفتم، مشغول موعظه بودند. پس از صحبت‏هاى خود با افراد مصافحه كرد و بعد از مصافحه با من، در گوشم گفت: چرا كوتاهى و مسامحه مىكنى؟!

(1). صف(61) آيه 30.

(2). مجله حوزه، ش 34 (آبان 1368)، ص 55.

/ 140