برق عشق آمد و بر خرمن جان آتش زد - میرزا جواد آقا ملکی مردی از ملکوت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

میرزا جواد آقا ملکی مردی از ملکوت - نسخه متنی

احمد لقمانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

طلبه وارد شد و پس از به جاى آوردن مراسم احترام و اندكى جلوس برخاست و حجره را ترك گفت.

در بين راه علّت اين ديدار آن هم از سوى ايشان و رفتن به حجره يكى از طلبه‏ها را پرسيدم، در پاسخ فرمودند: شب گذشته هنگام سحر، فيوضاتى بر من افاضه شد كه فهميدم از ناحيه خودم نيست و چون توجه كردم، ديدم اين آقاى طلبه به تهجّد برخاسته و در نماز شبش به من دعا مىكند و اين فيوضات، اثر دعاى اوست. اين بود كه به خاطر سپاسگزارى از عنايتش به ديدارش رفتم».(1)

آرى اينان از آن رادمردان خدايى هستند كه پرده‏ها را برداشته، از اسرار اطلاع دارند.




  • سرّ خدا كه عارف سالك به كس نگفت
    در حيرتم كه باده فروش از كجا شنيد



  • در حيرتم كه باده فروش از كجا شنيد
    در حيرتم كه باده فروش از كجا شنيد



(2)

برق عشق آمد و بر خرمن جان آتش زد

استاد فرزانه حاج ميرزا جواد آقا درباره رسيدن به بلنداى تكامل نفس، آرامش روان و كسب معارف مىگويد:

«شيخى عارف و كامل بود كه مانند او در تهذيب و معرفت نديده بودم. روزى از او پرسيدم كه در اصلاح نفس و جلب معارف، چه عملى را به تجربه رسانده‏اى؟

(1). رساله لقاءاللّه‏، مقدمه، ص هـ.

(2). حافظ، ديوان.

/ 140