حال ما با اين همه وزر و وبال - میرزا جواد آقا ملکی مردی از ملکوت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

میرزا جواد آقا ملکی مردی از ملکوت - نسخه متنی

احمد لقمانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

دارم. رويى سياه، گوشى گناهكار، زبانى نافرمان و پايى فراتر از تجاوز و تعدى دارم.»

سخن كه بدين‏جا مىرسد از آگاه نبودن زمين، كوه‏ها و درياها خبر مىدهد و مىگويد اگر زمين از گناهانم آگاه بود، مرا در خود فرو مىبرد. اگر كوه‏ها از لغزش‏هاى من با خبر بودند، بر سر من فرود مىآمدند و اگر درياها از نافرمانىهاى من مطلع مىشدند، مرا در خود غرق كرده، مىبلعيدند.

پس با عبارت «اى واى بر من!» تازيانه تنبّه و بيدارى بر نفس آرميده در زندان هوس‏ها مىزند؛ از بسيارى مجازات آخرت و بسته شدن دستانش بر گردنش اظهار اندوه مىكند. براى روزى كه جسدش به آتش تبديل شده، با روى سياه در صحنه قيامت ظاهر مىشود و پس از محاسبه و مقايسه در آتش مجازات فرو مىغلتد، ناله مىكند.

از ملاقات پروردگار خويش با گناهان بزرگ، رسوايى شرم‏آور و عذاب آخرت به خدا پناه مىبرد. از الطاف فراگير و آبشار محبّت او سخن به ميان مىآورد. از اين‏كه پروردگار دوستدار او، ربِّ مهربان، پاك و بىآلايش عيب‏هايش را پوشانده، با وى چون بى گناهان رفتار مىكند؛ نيكىهايش را آشكار ساخته، گردن كشى و نافرمانىاش را پنهان نگاه داشته است، سخن مىگويد.

حال ما با اين همه وزر و وبال




  • الهى، از تو دور افتاده‏ام دور
    تو نزديك من و من از تو مهجور



  • تو نزديك من و من از تو مهجور
    تو نزديك من و من از تو مهجور



/ 140