جواد ملكى ـ قدسالله نفسه الزكيه ـ بود كه در اين ميدان گوى سبقت از همگنان ربود.
اين مرد بزرگ با اين كه در مقام عرفان مقامى بس والا دارد و از اعظم فقهاى «صائناً لنفسه، حافظاً لدينه، مخالفاً لهواه و مطيعاً لامر مولاه» به شمار است، اوايل عمر شريفش و دوران شباب را در نجف اشرف در مجلس درس اساتيد بزرگ حاضر، گذراند و آثارى از خود به جاى گذاشت».(1)
وى از جمله افرادى است كه از نزديك، بدون واسطه با مرحوم حاج ميرزا جواد آقا در ارتباط بوده و از انفاس قدسى و پاك ايشان رهتوشههايى برگرفته است. او در يادكرد استادش مىگويد:
مرحوم استادم آيةاللّه ملكى اجتهاد فكرى و درونى داشت. از نظر برداشتهاى درونى قوى بود. ايشان دستورهايى در خوردن، خوابيدن و اعمال و رفتار ارائه مىدادند كه بسيار مؤثر بود و شخص را پاك و پيراسته كرده، به سوى اللّه رهنمون مىنمود.
اوّلين دستور ايشان اين بود كه انسان نبايد معصيت كند، گناه مانع سير انسان است و در خوراك نبايد آن قدر كوتاهى كند كه ضعف پيدا نمايد و نه آن مقدار افراط كه سنگين شده، حال عبادت نداشته باشد.
ايشان رابطه زيادى با شب خيزى و تهجّد داشت. همچون طبيب ماهِر
(1). رساله لقاءاللّه، مقدمه، ص ب و ج (با اندكى تلخيص).