نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6

مصحح: عزیزالله جوینی‏

جلد 1 -صفحه : 491/ 119
نمايش فراداده

تهجم منيّته عليه أغفل ما يكون عنها. (6) فيا لها حسرة على كلّ ذي غفلة أن يكون عمره عليه حجّة، و أن تؤدّيه أيّامه إلى شقوة نسأل اللّه سبحانه أن يجعلنا و إيّاكم ممّن لا تبطره نعمة، و لا تقصّر به عن طاعة ربّه غاية، و لا تحلّ به بعد الموت ندامة و لا كآبة. (7)

64- و من خطبة له عليه السلام

الحمد للّه الّذي لم تسبق له حال حالا، فيكون أوّلا قبل أن يكون آخرا، و يكون ظاهرا قبل أن يكون باطنا. (1) كلّ مسمّى بالوحدة غيره قليل و كلّ عزيز غيره ذليل، و كلّ قويّ غيره ضعيف، و كلّ مالك غيره مملوك، آن را، و فرا آرزو دهد او را توبه تا تأخير كند آن را تا كه به سر در آيد او را مرگ بر او، [در حالى كه‏] غافل‏تر آنچه باشد از او. (6) پس اى مر او را پشيما[نى‏] بر هر خداوند غافلى كه باشد عمر او بر او حجّت، و آن كه ادا كند [او را] روزهاى او وا بدبختى سؤال مى‏كنم خدا را- كه منزّه است او- كه گرداند ما را و شما را از آن كس كه بى‏كار نكند او را نعمتى، و قاصر نكند او را از طاعت پروردگار او نهايتى، و فرو نايد به او بعد مرگ پشيمانى و نه اندوهى. (7) 64- [و از خطبه‏هاى آن حضرت (عليه السلام) است‏] شكر و سپاس مر خداى را آنك سابق نبود مر او را حالى حالى [را]، پس باشد اوّل پيش از آنكه باشد آخرى، و باشد ظاهر پيش از آنك باشد باطن. (1) همه نام برده‏[ها] به تنهائى [و وحدت‏] جز او را اندك باشد، و هر غلبه كننده جز او حقير باشد، و هر قوى و توانا جز او را